بهترین فیلم های ترسناک تاریخ از دید متاکرتیک (Metacritic)

از سال ۱۸۹۶ فیلم های ترسناک بخش مهمی از تاریخ سینما بوده اند. از فیلم The House of the Devil تا فیلمهای جدیدی که هرسال راهی بازار می شوند. در این مطلب می خواهیم نگاهی به تاریخ فیلم های ترسناک داشته باشیم و بهترین فیلم های ترسناک تاریخ از دید متاکرتیک را به شما معرفی کنیم. لیست ما از آخر به اول شروع میشود!
بهترین فیلم ترسناک تاریخ
ما ۲۰ تا از بهترین فیلم ترسناک تاریخ را به شما معرفی میکنیم که ارزش یکبار دیدن را دارند. بد نیست نگاهی هم به باکس آفیس داشته باشید تا با فیلم های ترسناک جدید آشنا شوید.
بهترین فیلم های ترسناک تاریخ از دید متاکرتیک (Metacritic) – ۲۰ تا از ترسناک ترین فیلم های جهان
فیلم Hereditary – سال ۲۰۱۸
امتیاز متاکرتیک: ۸۷
با دنبال کردن مرگ مادری که مشکلات روانی داشت، فیلم «موروثی» (Hereditary) داستان دختری و دو فرزندش را دنبال میکند که با تاثیرات این حادثه دست و پنجه نرم میکنند. آنها دربارهی میراث و بیماریهای روانی خود اطلاعات کسب میکنند و سپس با ماوراءالطبیعه مواجه میشوند.
«موروثی» نخستین فیلم بلند آری آستر بود و فیلم «میسومر» (Midsommar) یک سال بعد منتشر شد. او یکی از معدود کارگردانانی است که مسیر سینمای وحشت مدرن را تغییر داده و بیشتر بر روی جو و ساخت تدریجی به اوج وحشت تمرکز کرده است. این فیلم ترکیبی از زیرژانرهای مختلف است که عناصری از وحشت گوتیک، وحشت بدنی، روانشناختی و فولکلور را با هم ترکیب میکند تا چیزی آشنا و در عین حال جدید خلق کند. اگر به دنبال یک فیلم خیلی ترسناک در حد مرگ ، حتما این فیلم را ببینید.
فیلم Eraserhead – سال ۱۹۷۸
امتیاز متاکرتیک: ۸۷
خلاصه کردن فیلم «Eraserhead» کار دشواری است. در اصل، این فیلم دربارهی مردی است که از فرزندش مراقبت میکند. فیلم داستان هنری اسپنسر را در قالب یک فیلم سورئالیستی، وحشت بدنی و روانشناختی دنبال میکند. برخی از صحنههای فیلم شامل بریدن یک مرغ زنده برای شام، مراقبت از فرزندی شبیه به مار و مشاهدهی انفجار جهان است.
در حالی که دیوید لینچ پیش از این چند فیلم ساخته بود، اما این فیلم «Eraserhead» بود که نام او را بر سر زبانها انداخت. همه فیلمهای لینچ دارای حس تجربی و سورئالیستی هستند، اما «Eraserhead» به بهترین شکل این ویژگیها را به نمایش میگذارد. این فیلم به طرز فوقالعادهای ناآرام کننده است و تصاویری را در خود دارد که هرگز از ذهن شما بیرون نمیروند. با این حال، بسیاری از صحنههای فیلم باعث بحث و گفتگو دربارهی معنای این تصاویر و این اثر هنری میشود.
The Invisible Man – سال ۱۹۳۳
امتیاز متاکرتیک: ۸۷
هیولاهای یونیورسال بخش بزرگی از فیلمهای ترسناک آمریکایی هستند. در حالی که این فیلمها عمدتاً بر هیولاهای واقعی تمرکز دارند، «مرد نامرئی» ترکیبی هوشمندانه از ژانر وحشت و علمی-تخیلی است. داستان درباره مرد نامرئی است که پس از چند قتل، سعی دارد بر جهان تسلط پیدا کند، که این موضوع به فیلم اهمیت بیشتری میبخشد و حتی با استانداردهای امروزی هم سرگرمکننده است. قابل توجه است که این فیلم تصویری از مرد نامرئی را معرفی کرد که مردم هنوز هم به آن فکر میکنند؛ مردی که با باندهایی پوشیده شده تا بتواند دیده شود.
The Innocents – سال ۱۹۶۱
امتیاز متاکرتیک: ۸۸
یک عمو پرستاری را استخدام میکند تا برادرزاده و خواهرزادهاش را در عمارتش بزرگ کند. با رسیدن پرستار، او متوجه میشود که عمارت تسخیر شده است و ارواح در حال تسلط بر دو کودک هستند، و این باعث میشود که او بخواهد آنها را از ارواح خبیثه پاکسازی کند.
فیلم «بیگناهان» خود را به عنوان یکی از بزرگترین فیلمهای ترسناک گوتیک بریتانیایی تثبیت میکند. این فیلم ترکیبی از عناصر ماوراء طبیعی، تعلیق، و زیباییشناسی فیلم نوآر است. مانند بسیاری از دیگر فیلمهای ترسناک گوتیک، این فیلم نیز از رمانی اقتباس شده است. اگرچه این زیرژانر بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد، اما این فیلم یکی از بهترین نمونههای آن است و الهامبخش بسیاری از فیلمهای ترسناک گوتیک پس از خود بوده است.
فیلم Night of the Living Dead – سال ۱۹۶۸
امتیاز متاکرتیک: ۸۹
گروهی از بازماندگان سعی میکنند از دست انسانهای مردهای که به آرامی حرکت میکنند و توانایی تبدیل زندهها به مردگان متحرک را دارند، فرار کنند.
مفهوم فیلمهای مدرن زامبی با «شب مردگان زنده» آغاز میشود، که از ریشههای هائیتی/وودو الهام گرفته شده، مانند فیلم «زامبی سفید». فیلم جورج ای. رومرو این ایده را گرفته و به جای آنکه بر پایه کنترل و جادو باشد، آن را به یک بیماری بیولوژیکی تبدیل میکند. مردگان متحرک رومرو به استانداردی برای فیلمها، تلویزیون، بازیهای ویدیویی و بیشتر آثار در این زیرژانر از وحشت تبدیل میشوند. چیزی که این فیلم را حتی مهمتر میکند، نگاه آن به جنبش حقوق مدنی، جوامع به حاشیه رانده شده و نژادپرستی است.
فیلم Alien – سال ۱۹۷۹
امتیاز متاکرتیک: ۸۹
یک سفینه فضایی تجاری در حال بررسی یک پیام از فضا است و به طور تصادفی یک موجود فضایی قاتل را پیدا میکند.
ژانرهای علمی-تخیلی و ترسناک به خوبی با هم ترکیب میشوند و فیلم «بیگانه» به طرز بینقصی این کار را انجام میدهد. این فیلم درباره حبس، انزوا، و ترس از ناشناختهها است، و فضا پر از ناشناختهها است. بازی سیگورنی ویور در نقش ریپلی یکی از عوامل اصلی موفقیت این فیلم است که به عنوان مقدمهای برای موجود زنومورف، یکی از نمادینترین موجودات در تمام آثار ترسناک، عمل میکند.
فیلم Deep Red – سال ۱۹۷۶
امتیاز متاکرتیک: ۸۹
یک روانشناس مشهور به طرز وحشیانهای به قتل میرسد و تنها شاهد این جنایت یک پیانیست است. او با یک روزنامهنگار همپیمان میشود و این دو در تلاشند تا قاتل را پیدا کنند، در حالی که یک نفر نیز سعی دارد آنها را به قتل برساند.
داریو آرجنتو، کارگردان این فیلم، استاد وحشت ایتالیا است. در طول دهههای ۷۰ و ۸۰، آرجنتو فیلمهای بسیار ترسناکی را کارگردانی کرده است. در فیلم «قرمز تیره»، آرجنتو بر تعلیق، داستانسرایی فراگیر، و گاه و بیگاه برشهای ناگهانی تمرکز میکند. آرجنتو هنر و فیلمسازی را در «قرمز تیره» با هم ترکیب میکند و حس ناآرامی را در تماشاگران بر جای میگذارد.
فیلم Eyes Without a Face – سال ۱۹۶۰
امتیاز متاکرتیک: ۹۰
یک حادثه باعث میشود که صورت دختر یک جراح دچار تغییر شکل شود. برای جبران اشتباه خود، جراح زنان را ربوده و روی آنها جراحی انجام میدهد و از پوست آنها برای ترمیم آسیب وارد شده به صورت دخترش استفاده میکند.
فیلم «چشمانی بدون چهره» در دورانی منتشر شد که سینماهای خودرو از فیلمهای هیولایی استقبال میکردند. کارگردان ژرژ فرانژو داستانی ارائه داد که کاملاً متفاوت از آنچه مخاطبان به آن عادت داشتند بود و به ارتقای ژانر وحشت فرانسه و ایتالیا کمک کرد، که در سالهای بعد طرفداران بسیاری پیدا کرد. «چشمانی بدون چهره» از روند معمول فاصله میگیرد، اما چیزی که به طرز فوقالعادهای انجام میدهد این است که بیننده را وارد داستان کرده و لحظه به لحظه صحنههای ناآرامکنندهای را ارائه میدهد.
فیلم It’s Such a Beautiful Day – سال ۲۰۱۲
امتیاز متاکرتیک: ۹۰
نویسنده و کارگردان دان هرتزفلدت داستان بیل را روایت میکند، شخصیتی که تلاش میکند ذهن از هم پاشیدهاش را دوباره جمع کند.
فیلم «روز خیلی زیبایی است» یک اقتباس بلند از سهگانه انیمیشنی هرتزفلدت شامل «همه چیز خوب خواهد شد»، «خیلی به تو افتخار میکنم» و «روز خیلی زیبایی است» است. فیلم با استفاده از دیدگاه مشابه دید از روزنه در، حالتی مانند تماشای مخفیانه دارد. محتوای آن به شکنندگی زندگی، وضعیت ذهنی ما، واکنشهای احساسی مختلفی که به لحظات خاصی در زندگی داریم و تلاشهای ما برای درک این مفاهیم میپردازد. در حالی که ممکن است برخی انیمیشن را ساده و خام بدانند، واقعگرایی مفاهیم آن است که این فیلم را به اثری ناآرامکننده تبدیل میکند.
فیلم The Birds – سال ۱۹۶۳
امتیاز متاکرتیک: ۹۰
فیلم کلاسیک آلفرد هیچکاک بسیاری از مردم را از پرندگان ترساند. یک زن و مردی که ممکن است معشوقهاش باشد، به شهری کوچک در کالیفرنیا میروند، و در حالی که در آنجا هستند، انواع مختلف پرندگان شروع به حمله به انسانها میکنند.
فیلم «پرندگان» دومین فیلم ترسناک برجسته هیچکاک است و آنچه این فیلم را به یک اثر ترسناک عالی تبدیل میکند، این است که تهدید واقعی است. البته ممکن است حمله گروهی پرندگان به انسانها کمی دور از ذهن به نظر برسد، اما بسیاری از پرندگان تمایلات تهاجمی دارند، مانند شاهینها، عقابها، کاسواریها و زاغیها. نقش تیپی هدرن به عنوان ملانی فوقالعاده قدرتمند است و یکی از بهیادماندنیترین لحظات در ژانر وحشت را به نمایش میگذارد: صحنه وحشتناک گیر افتادن ملانی در یک باجه تلفن در حالی که پرندگان نامی به آن حمله میکنند.
فیلم Hallowee – سال ۱۹۸۷
امتیاز متاکرتیک: ۹۰
مایکل مایرز پس از سالها از یک مؤسسه روانی فرار میکند، جایی که بعد از قتل خواهرش نگهداری میشد، و به یک دور وحشتناک در یک شهر کوچک در ایلینوی میپردازد و هر کسی را که به او برمیخورد، به قتل میرساند.
این داستان ساده، الگوی یک زیرژانر کامل را ایجاد کرد. در حالی که فیلمهای دیگری قبل از آن، مانند «قتلعام تگزاس» داستان مشابهی با یک قاتل آزاد داشتند، این فیلم اسلشر بسیاری از کلیشههای ژانر را پایهگذاری کرد: اگر رابطه جنسی داشته باشید، میمیرید. اگر الکل بنوشید یا مواد مخدر مصرف کنید، میمیرید. «هالووین» این ایده را تثبیت کرد، با قاتل نقابدار مایکل مایرز که یکی یکی مردم را به قتل میرساند. این یکی از فیلمهایی است که قواعد یک فیلم اسلشر را تعیین میکند. علاوه بر این، جیمی لی کرتیس در نقش لوری عملکردی برجسته دارد که الهامبخش بسیاری از بازیگران در فیلمهای اسلشر بعدی شد.
فیلم Repulsion – سال ۱۹۶۵
امتیاز متاکرتیک: ۹۱
یک زن جوان پس از اینکه خواهرش به تعطیلات میرود، در آپارتمانش در لندن تنها میماند. او بهتدریج عقل خود را از دست میدهد و شروع به دیدن ارواحی میکند که ممکن است فقط در ذهنش باشند.
فیلم «انزجار» یکی از بهترین آثار رومن پولانسکی محسوب میشود. این فیلم به دلیل احساس انزوا یا تنهایی که بسیاری از مخاطبان میتوانند با آن همذاتپنداری کنند، تأثیر عمیقی بر تماشاگران میگذارد. «انزجار» حتی اگر بهطور ناخودآگاه، احساسات مخاطبان را برمیانگیزد و تأثیری ماندگار بر جا میگذارد.
فیلم The Texas Chainsaw Massacre – سال ۱۹۷۴
امتیاز متاکرتیک: ۹۱
این فیلم داستان گروهی از دوستان را دنبال میکند که به سوی قبر یکی از پدربزرگهایشان در منطقهای روستایی در تگزاس میروند. آنها به خانهای میرسند که به نظر متروکه میآید و در آنجا با گروهی از روانپریشان به نام خانواده ساویر مواجه میشوند که آدمخواری میکنند. یکی از اعضای این خانواده، دیوانهای است که ارهبرقی به دست دارد و با محبت «صورت چرمی» نامیده میشود. چرا صورت چرمی؟ زیرا او پوست صورت قربانیانش را کشیده و مانند ماسک بر روی صورت خود میپوشد.
فیلم «قتلعام با ارهبرقی در تگزاس» وحشتناک، خونین و پر از تصاویری است که در ذهن هر کسی که آن را دیده باقی میماند. این فیلم همچنین یکی از اولین نمونههای کلیشه «دختر نهایی» در فیلمهای ترسناک است، که سالی هاردستی یکی از بهیادماندنیترین نمونههای اولیه این شخصیت در ژانر وحشت است.
فیلم Frankenstein –سال ۱۹۳۱
امتیاز متاکرتیک: ۹۱
بر اساس رمان «مری شلی»، فیلم «فرانکنشتاین» داستان دانشمندی را دنبال میکند که اعضای بدن مردگان را جمعآوری میکند، آنها را به هم متصل میکند و این خلق شده را به زندگی بازمیگرداند تا تبدیل به هیولایی شود که توسط روستاییان طرد و شکار میشود.
در اصل، «فرانکنشتاین» داستانی است درباره احساس طردشدگی، ترس از پذیرش و ترس از مرگ. بله، این یک فیلم کلاسیک هیولایی است، اما لایههای بیشتری دارد که ممکن است برخی از آنها انتظار نداشته باشند. اگر طرفدار ترسناکهای کلاسیک باشید، میدانید یکی از برجستهترین نقاط این فیلم، بازی بوریس کارلوف در نقش هیولای فرانکنشتاین است. این نقش برای او بسیار نمادین است. البته، بهیادماندنیترین لحظه فیلم از بازی کالین کلایو در نقش دکتر فرانکنشتاین میآید، زمانی که او هیولایش را زنده میکند و فریاد میزند: «زنده است! زنده است!»
فیلم King Kong – سال ۱۹۳۳
امتیاز متاکرتیک: ۹۲
فیلم با شروع در جزیرهای دورافتاده، داستان یک گروه فیلمسازی را دنبال میکند که یک گوریل غولپیکر را پیدا کرده، آن را اسیر میکنند و به نیویورک میآورند تا به جهان نشان دهند. گوریل فرار میکند و از آسمانخراشهای شهر بالا میرود و خرابی به بار میآورد.
«کینگ کونگ» به عنوان بخشی از فرهنگ عامه تثبیت شده است. بدون «کینگ کونگ»، ما امروز فیلمهای مشترک «کینگ کونگ/گودزیلا»، بازی ویدیویی «رمپیج» (که خود آن نیز یک اقتباس سینمایی دارد) و جمله معروف «کینگ کونگ در برابر من هیچچیز نیست» از فیلم «روز تعلیم» با بازی دنزل واشینگتن را نداشتیم. دهه ۱۹۳۰ دوران متفاوتی برای فیلمسازی بود که بیشتر بر جنبههای بصری تکیه داشت تا دیالوگ برای پیشبرد داستان، و در حالی که این فیلم ممکن است بر اساس استانداردهای امروزی ترسناک به حساب نیاید، قطعاً در زمان خود چنین بوده است.
فیلم Invasion of the Body Snatchers –سال ۱۹۵۶
امتیاز متاکرتیک: ۹۲
این نسخه اصلی «تهاجم ربایندگان جسم» است، نه نسخه سال 1978 با بازی دونالد ساترلند. داستان فیلم در یک شهر کوچک در کالیفرنیا رخ میدهد، جایی که هاگهای گیاهی بیگانه فرود میآیند و به غلافهایی رشد میکنند. این غلافها توانایی دارند افرادی را که وارد آنها میشوند، تکثیر کنند و بهتدریج جایگزین ساکنان شهر شوند.
ترکیب علمی-تخیلی و ترسناک با ظاهری نوآر در فیلم «تهاجم ربایندگان جسم» برای سالهای اوج سینماهای روباز ترسناک ایدهآل بود. این فیلم یک ضربه بزرگ از نوستالژی است و نشان میدهد که هر نسل به شیوههای متفاوتی به وحشت نگاه میکند. ممکن است 70 سال از آن گذشته باشد، اما هنوز هم یک فیلم ترسناک به حساب میآید. قابل توجه است که این فیلم ایده «افراد غلافی» را معرفی کرد.
فیلم Don’t Look Now – سال ۱۹۷۳
امتیاز متاکرتیک: ۹۵
یک زن و شوهر فرزندشان را در حادثه غرق شدن از دست میدهند. برای مقابله با غم و اندوهشان، به ونیز میروند تا در بازسازی یک کلیسا کمک کنند. زنی که ادعا میکند روانی است، به آنها پیشنهاد میدهد تا با فرزند درگذشتهشان ارتباط برقرار کنند. از آنجا، این زوج خود را درگیر شبکهای از قتل، شخصیتهای مرموز و نیروهای ناشناخته میبینند.
فیلم بهوضوح عالی است، به همین دلیل امتیاز بالایی دارد. با این حال، این یکی از معدود فیلمهای ترسناکی است که دونالد ساترلند در طول دوران حرفهای خود در آن حضور داشت و یکی از بهترین فیلمهای او بهشمار میرود–و این در حالی است که او در طول دوران حرفهای خود در نزدیک به 100 فیلم حضور داشته است. بازی او احساسی، ترسناک و پر از دلهره است. بازی جولی کریستی در نقش مادر، لورا باکستر، واقعاً به این فیلم روح میبخشد. او غم، تروما و ترس را به گونهای به تصویر میکشد که پیشتر در فیلمهای ترسناک ندیده بودیم، و این داستان را تا حد ممکن واقعگرایانه و قابل ارتباط نگه میدارد.
فیلم The Bride of Frankenstein – سال ۱۹۳۵
امتیاز متاکرتیک: ۹۵
فیلم «عروس فرانکنشتاین» بلافاصله پس از وقایع فیلم اصلی «فرانکنشتاین» آغاز میشود و نشان میدهد که هیولا زنده و سالم است. دکتر فرانکنشتاین که در آستانه مرگ است، توسط زنی به نام الیزابت بهبود مییابد. پس از بهبودی، دکتر یک عروس برای هیولایش میسازد.
معمولاً وقتی فیلمهای ترسناک به یک فرانچایز تبدیل میشوند و دنبالههایی برای آنها ساخته میشود، کیفیتشان کاهش مییابد. اما این مسئله در مورد «عروس فرانکنشتاین» صدق نمیکند، چرا که این فیلم حتی بهتر از فیلم اصلی در نظر گرفته میشود.
فیلم Rosemary’s Baby – سال ۱۹۶۸
امتیاز متاکرتیک: ۹۶
در سال 1968، فیلم «بچه رزماری» جهان را تحت تأثیر قرار داد. این فیلم ترسناک به کارگردانی رومن پولانسکی، داستان زوج جوانی را دنبال میکند که به یک مجتمع آپارتمانی در نیویورک نقل مکان میکنند. میا فارو در نقش رزماری بازی میکند، که پس از یک کابوس که در آن مورد تعرض جنسی قرار میگیرد، بیدار میشود و متوجه میشود که باردار است. بهتدریج، رزماری متوجه میشود که اتفاقات دیگری در مجتمع آپارتمانی او رخ میدهد که با جادوگری مرتبط است–و اینکه ممکن است واقعاً باردار ضدمسیح باشد.
«بچه رزماری» یک فیلم ترسناک روانشناختی است که با روایتی آهسته، تا انتها مخاطب را همراه میکند، جایی که وحشتهای این واقعیت برای تماشاگران آشکار میشود. این فیلم دو جایزه اسکار را کسب کرد و اگرچه در گیشه موفقیت بزرگی نداشت، اما آن جوایز توجه مخاطبان اصلی را به خود جلب کرد. سبک این فیلم چیزی است که ما در فیلمهای ترسناک معاصر مانند «جادوگر» و «میدسامر» نیز مشاهده میکنیم. «بچه رزماری» الهامبخش زیرژانر اتمسفریک ترسناک در دوران کنونی است.
فیلم Psycho – سال ۱۹۶۰
امتیاز متاکرتیک: ۹۷
بهترین فیلم ترسناک تمام دورانها چیزی نیست جز کلاسیک آلفرد هیچکاک، «روانی». این فیلم داستان ماریون کرین (با بازی جنت لی) را دنبال میکند، یک منشی که پس از اختلاس پول از محل کارش فرار میکند. او به هتلی در کالیفرنیا میرسد که توسط مردی و مادر مرموزش اداره میشود.
«روانی» یکی از تأثیرگذارترین فیلمها در ژانر ترسناک است. حتی 60 سال بعد از انتشار، این فیلم همچنان تأثیر زیادی بر این ژانر دارد. جنت لی به عنوان یکی از نخستین و بهترین نمونههای «ملکه جیغ» در فیلمهای ترسناک شناخته میشود. میتوانیم از این فیلم به عنوان ترسناک ترین فیلم جهان نام ببریم.