نقد فیلم یک ناشناخته کامل A Complete Unknown
بهعنوان یک کارگردان، جیمز منگولد تا حد زیادی مانند یک آفتابپرست است. وقتی به فیلمهای او نگاه میکنید، دشوار است که بهطور دقیق مشخص کنید چه چیزی یک «فیلم منگولد» را تعریف میکند. این نکتهای منفی علیه او نیست، بلکه نشاندهنده توانایی بالای او در انطباق با سبک هر پروژهای است که روی آن کار میکند. حتی وقتی در ژانری فعالیت میکند که بارها دیدهایم، منگولد میداند چگونه نسخهای قوی از آن ژانر بسازد و کلیشههای گاهبهگاه را به نفع داستان به کار بگیرد. با نقد فیلم یک ناشناخته کامل A Complete Unknown همراه باشید.
نقد فیلم یک ناشناخته کامل
نقد فیلم یک ناشناخته کامل A Complete Unknown
برای مثال، فورد در برابر فراری شاید بهعنوان یک فیلم مسابقهای نوآورانه نبود، اما از نقاط قوت فیلمهای مشابه خود بهره گرفت. در ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت، منگولد مجبور شد جای پای استیون اسپیلبرگ بگذارد که بهخوبی از عهده آن برآمد. فیلمهایی مانند 3:10 به یوما و لوگان با زبان ژانر وسترن بازی کردند تا داستانهایی خلق کنند که یادآور بهترینهای این ژانر بود.
در این مرحله، فیلمهای بیوگرافی موسیقی اغلب بهراحتی در کلیشه و فرمول گرفتار میشوند. اما منگولد این ژانر را نیز بهخوبی در دو فیلم متفاوت بررسی کرده است. فیلم راه رفتن روی خط در سال 2005، که پس از فیلم مشابه ری ساخته شد، توانست داستان زندگی جانی کش را بهرغم شباهت به آثار پیشین، بهخوبی روایت کند (و حتی الهامبخش پارودی درخشان راه سخت شد).
نقد فصل دوم سریال بازی مرکب Squid Game
در تازهترین اثر منگولد، یک ناشناس کامل، او و همکار نویسندهاش (جی کاکس از سکوت و آخرین وسوسه مسیح) چالش به تصویر کشیدن زندگی باب دیلن را به عهده گرفتهاند.
فیلمهای متعددی پیش از این دیلن را به تصویر کشیدهاند و راههای منحصربهفرد خود را برای نشان دادن مردی که بهراحتی میتواند معماگونه به نظر برسد، پیدا کردهاند. مستند برجسته نگاه نکن اثر دی.اِی. پنِبیکر، تور 1965 دیلن در انگلستان را دنبال میکند. مستند 2019 ریویو رعد غلتان: داستانی از باب دیلن به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، جنبههای غیرمنطقی و افسانهای تاریخ دیلن را در آغوش میگیرد. شاید درخشانترین رویکرد در فیلم من آنجا نیستم از تاد هینز دیده شود، جایی که بازیگرانی همچون کریستین بیل، کیت بلانشت، مارکوس کارل فرانکلین، ریچارد گیر، هیث لجر و بن ویشاو هرکدام نسخهای از دیلن را که در طول سالها وجود داشتهاند، به تصویر کشیدند.
منگولد نسبت به این رویکردها سنتیتر است، اما نشان میدهد که روایت سادهتر زندگی دیلن میتواند مؤثر باشد. یک ناشناس کامل اگرچه نمیتواند از طبیعت فرمولی این ژانر فرار کند، اما همچنان راهی جسورانه و جذاب برای روایت داستان دیلن پیدا میکند.
فیلم یک ناشناخته کامل A Complete Unknown درباره چیست؟
بر اساس کتاب Dylan Goes Electric!، فیلمنامه منگولد و جی کاکس با هوشمندی تنها بر چند سال از زندگی باب دیلن تمرکز میکند و بهجای تلاش برای پوشش کامل شخصیت او در دو ساعت و نیم، بخشهای کلیدی را به تصویر میکشد.
فیلم دیلن (تیموتی شالامی) را در سال 1961 با نام “بابی” معرفی میکند، زمانی که تازه از مینهسوتا به نیویورک نقلمکان کرده است. دیلن بلافاصله پس از ورود به نیویورک، به دنبال قهرمانش، وودی گاتری (اسکوت مکنیری) میگردد و متوجه میشود که او در بیمارستانی در نیوجرسی بستری است. او به دیدن گاتری میرود و در آنجا با پیت سیگر (ادوارد نورتون)، دیگر افسانه موسیقی فولک، ملاقات میکند. دیلن با اجرای آهنگی برای این دو اسطوره، استعداد خود را به آنها نشان میدهد.
در مسیر پیشرفت در دنیای موسیقی فولک، دیلن با دو زن آشنا میشود که نقش مهمی در زندگی او خواهند داشت. او با سیلوی روسو (اِل فانینگ)، که الهامگرفته از شخصیت سوز روتولو است، آشنا میشود و بهزودی با او زندگی مشترک را آغاز میکند؛ هر دو جوان، عاشق و در جستجوی هویت خود هستند. اما دیلن همچنین با جون بایز (مونیکا باربارو) ملاقات میکند، که در آن زمان به یکی از نمادهای موسیقی تبدیل شده است. رابطه هنری دیلن با بایز پیچیدهتر از رابطهاش با سیلوی است و این دو وارد نوعی رابطه دشوار میشوند.
با پیشرفت دیلن در دنیای موسیقی فولک، او طرفداران بیشتری پیدا میکند و افرادی مانند جانی کش (بوی هولبروک) به تحسین او میپردازند. دیلن به یکی از بزرگترین هنرمندان زمان خود تبدیل میشود.
یک ناشناس کامل در نهایت به سال مهم 1965 میپردازد، زمانی که دیلن آلبوم مشهور خود Highway 61 Revisited را ضبط میکند. فیلم به جشنواره فولک نیوپورت میرسد، جایی که دیلن با اجرای الکتریکی خود جنجالی به پا میکند. در این چهار سال، فیلم نشان میدهد که دیلن چگونه از یک موسیقیدان گمنام به صدای یک نسل تبدیل شد و این فشار چگونه بر هنرمندی که فقط میخواست آزادانه هنرش را خلق کند، تأثیر گذاشت.
آهنگها ستاره اصلی فیلم یک ناشناخته کامل هستند
یکی از هوشمندانهترین انتخابهای منگولد در فیلم یک ناشناس کامل این است که موسیقی باب دیلن را به ستاره اصلی داستان تبدیل کرده است. تیموتی شالامی در طول فیلم ۴۰ ترانه از دیلن را اجرا میکند. درحالیکه گاهی اجراهای این آهنگها مورد توجه قرار میگیرد، بیشتر اوقات فیلم ما را به تماشای واکنش کسانی میبرد که در حال گوش دادن به اجرای دیلن توسط شالامه هستند.
این رویکرد لزوماً برای نمایش نبوغ یا عمق دیلن نیست، هرچند که در این لحظات میتوان قدردانی بیشتری از آثار او پیدا کرد، بلکه برای این است که ما نیز مانند این تماشاگران به متن ترانهها توجه کنیم. همچنین قدرت موسیقی دیلن را به تصویر میکشد، چه در اجرای او برای وودی گاتری و پیت سیگر، چه وقتی بلافاصله پس از ترور جان اف. کندی آهنگی جدید مینویسد و اجرا میکند، یا زمانی که The Times They Are A-Changin’ فوراً به سرودی برای یک نسل تبدیل میشود.
هدف منگولد در یک ناشناس کامل به نظر نمیرسد روایت زندگی دیلن باشد، بلکه نمایش موسیقی او و اهمیت آن است؛ هدفی که فیلم بهخوبی در رسیدن به آن موفق میشود.
فیلمنامه منگولد و جی کاکس بهخوبی سبک دیلن را بهعنوان گام بعدی در موسیقی فولک به تصویر میکشد؛ دستاوردی که خود دیلن بهوضوح میدید، اما دیگران درک آن را دشوار مییافتند. وقتی دیلن برای پیت سیگر و وودی گاتری اجرا میکند، آنها استعداد نسل بعدی را میبینند که خودشان زمینهساز آن بودهاند.
در نیمه اول فیلم، به تدریج متوجه میشویم که اشعار دیلن با جزئیات و عمق بیشتری نسبت به سایرین حس و حال یک دوره را به تصویر میکشند. در ادامه، با رسیدن به سال ۱۹۶۵، دیلن نشان میدهد که زیبایی و روح موسیقی فولک میتواند در سبکها و صداهای دیگر نیز گسترش یابد. اینکه یک آهنگ بهجای سازهای آکوستیک با سازهای الکتریکی اجرا شود، پیام و جوهره کلمات را تغییر نمیدهد.
در پایان فیلم، دیلن نه تنها بهعنوان کسی که ژانرها را متحول میکند و مرزهای موسیقی را گسترش میدهد، بلکه بهعنوان گام بعدی تکامل موسیقی دیده میشود؛ کسی که مشعل موسیقی را از گاتری و سیگر به دست گرفته است. تمرکز فیلم بر اهمیت آهنگها و پیامدهای انتخابهای دیلن بهعنوان یک موسیقیدان است، نه صرفاً ارائه یک بیوگرافی موسیقیایی استاندارد.
تیموتی شالامی در نقش باب دیلن عملکردی فوقالعاده ارائه میدهد
با اینکه یک ناشناس کامل گاهی به سمت کلیشههای رایج فیلمهای بیوگرافی موسیقیایی میرود، تمرکز فیلم بر موسیقی، اهمیت آن، و اجراهای درخشان، این کاستیها را جبران میکند. تیموتی شالامی بهویژه در نقش باب دیلن عالی عمل میکند. او بهخوبی سبک و صدای دیلن را بازآفرینی کرده است، اما نه به شکلی که شبیه کاریکاتور شود. شالامه با حفظ هویت خود، دیلن را به تصویر میکشد، بدون اینکه تلاش کند کاملاً در شخصیت او حل شود.
در بخشهایی از فیلم که دیلن ۱۹۶۱ را میبینیم، شالامه اعتمادبهنفس در استعدادهای خود را نشان میدهد، اما بهگونهای ناخوشایند و غیرقابل پیشبینی رفتار میکند. او عجیب اما دوستداشتنی است و جذابیتی دارد که بر عیبهایش غلبه میکند. در سال ۱۹۶۵، شالامه این نقش را به نسخهای شبیه دیلن در مستند Don’t Look Back تبدیل میکند، جایی که او با فشار قالببندی شدن توسط انتظارات دیگران روبروست.
شالامه توسط گروهی از بازیگران مکمل قوی احاطه شده است که بهجای ساخت شخصیتهای تکبعدی، این هنرمندان را با عمق بیشتری به نمایش میگذارند. مونیکا باربارو در نقش جون بایز بهویژه درخشان است. او تنها کسی است که میتواند ذهن دیلن را در هر لحظه درک کند. بایز زنی قدرتمند است که به استعداد دیلن باور دارد و دینامیک متقابل آنها یکی از جذابترین بخشهای فیلم است.
ادوارد نورتون در نقش پیت سیگر نیز عملکرد خوبی دارد. او میتوانست به یک کلیشه از خوانندگان فولک قدیمی تبدیل شود، اما با بازی قوی نورتون، سیگر به یک شخصیت معنوی و پدرانه برای دیلن تبدیل میشود؛ کسی که هم استعداد او را میبیند و هم تلاش میکند او را هدایت کند. اسکوت مکنیری در نقش وودی گاتری نیز با وجود عدم دیالوگ، از طریق نگاههایش اهمیت دیلن برای آینده موسیقی فولک را نشان میدهد.
ال فانینگ در نقش سیلوی، با عملکردی که او را فوراً دوستداشتنی میکند، نقش پایداری مقابل دیلن را بازی میکند. رابطه آنها هرچند از ابتدا محکوم به شکست است، اما اهمیت زیادی در مسیر موفقیت دیلن دارد. فانینگ این رابطه را بهشکلی اجرا میکند که تماشاگر هم با آن همذاتپنداری کند و هم پایان آن را اجتنابناپذیر بداند.
یک ناشناس کامل در دورانی که فیلمهای بیوگرافی موسیقیایی به دلیل کلیشهها خستهکننده شده بودند، موفق شده این ژانر را بهشیوهای تازه و پرطراوت ارائه دهد. این فیلم نهتنها به موسیقی دیلن احترام میگذارد، بلکه یکی از بهترین اجراهای سال را توسط شالامه و گروهی از بازیگران مکمل قوی به نمایش میگذارد. این اثر نشان میدهد که در دنیای فیلمهای بیوگرافی موسیقیایی، زمان تغییر فرا رسیده است.
نقد فیلم و سریال های روز را در جوی استیک دنبال کنید.