نقد فیلم Better Man
با نقد فیلم Better Man همراه باشید. چطور میتوان درام بیوگرافی آرامشدهنده به خود را برای یک موسیقیدان دیگر جذابتر کرد؟ با میمونها. نه، شوخی نمیکنم. Better Man ابتدا به عنوان یک گفتوگو میان روی ویلیامز، ستاره پاپ انگلیسی، و مایکل گریسی، کارگردان، آغاز شد.
بررسی فیلم Better Man
نقد فیلم Better Man
ویلیامز احساس میکرد که در دوران حرفهای خود در صحنههای اجرا، مانند یک میمون رقصان است، که گریسی این نکته را به عنوان یک گیره بصری منحصر به فرد ارزشمند دانست. به جای اینکه از بازیگری برای بازسازی اجراهای تاریخی یک موسیقیدان افسانهای استفاده شود، ویلیامز صدا را برای نسخه سیجی میمون خود از خود ارائه میدهد. این تصمیم دیوانهوار است، اما بهتر از آنچه که باید کار میکند و یک چرخش تازه بر روی داستانسرایی دیگری از یک زندگی پر از مواد مخدر و کاباره به دست میآورد.
Better Man درباره چیست؟
جوننو دیویس حرکات میمونگونه روی ویلیامز را ضبط کرده است، که ما او را در سالهای ابتدایی زندگیاش به عنوان یک پسر جنگلی دوستداشتنی میبینیم. همه اطراف روی انسان هستند. پدر او که به فرانک سیناترا ارادت دارد و از او غافل است، پیتر (با بازی استیو پمبرتون). مادر فداکارش، جانت (با بازی کیت مولوانی). مادربزرگ محبوب و حمایتگر او، بتی (با بازی آلیسون استدمن). فیلم روند رشد وی را از یک دوران کودکی ضعیف و همیشه بازنده در ورزشها تا کنسرتهای تاریخی او در کنبورث دنبال میکند، درست پیش از پذیرش او در مرکز ترک اعتیاد. شما رشد سرشار از موفقیت او را در گروه پسرانه “Take That” زیر نظر نیجل مارتین-اسمیت، شروع شغلی مستقل او و تمام رویدادهای پرتنشی که میراث او را شکل داد — چه خوب و چه بد — بازبینی خواهید کرد.
نقد فیلم و سریال های روز را در جوی استیک بخوانید.
من عاشق فیلمهای بیوگرافی موزیکال هستم، چه برسد به یکی که در آن یک میمون انساننما مقادیر غیرقابل تصوری کوکائین مصرف میکند. با این حال، روی ویلیامز معمولاً انتخاب من نیست — هیچگاه در لیستهای پخش اسپاتیفای من ظاهر نمیشود. خوشبختانه، Better Man نیازی به دلبستگی شدید به کاتالوگ یا پسزمینه ویلیامز ندارد. تکنیکهای مایکل گریسی به عنوان کارگردان موزیکال (که در The Greatest Showman دیده شد) ارتباط با شعرهای ویلیامز را آسان میکند، زیرا آنها در لحظات مهم از مسیر حرفهای وی پخش میشوند. گریسی به طور هنرمندانهای زیبایی هنری و احساسات پشت ترانههای بازخوانیشده ویلیامز (برای صحنههای فیلم) را برجسته میکند، و با اجرای تولید بینقص، آن عوامل خاص را میآفریند و نتهای به یادماندنی را به اوج میرساند.
میمونسازی روی ویلیامز در Better Man به طرز عجیبی جواب میدهد
داستان میمون در Better Man ممکن است به نظر برسد که یک جاذبه سیرک است — یک حیوان خواننده — اما دیدگاه گریسی غیرواقعی نیست. شخصیتسازی بیپرده فیلم از یک هنرمند موسیقی که ارزش خود را به باشگاههای طرفداران و تعداد بلیتها نسبت میدهد، به شکلی “چنان واضح که شگفتانگیز است” اجرا میشود. حرکات دیویس در نقش میمون به راحتی میتوانند برای فیلمهای جدید “دنیای میمونها” مورد استفاده قرار بگیرند، در حالی که صدای ویلیامز یک ترفند نرمالسازی در مغز ما اجرا میکند. انیمیشن دیجیتال با طبیعیسازی فوقالعادهای، شخصیت میمونی ویلیامز را به زندگی میآورد و آرامش در Better Man را میفروشد، در حالی که هیچکس در برابر نمایشabsurd موجود در صفحه نمایش چشمی نمیزند. این یک حقه است که به طرز معجزهآسا و جالبی هرگز کهنه نمیشود.
استفاده از میمون-انسان ویلیامز به فیلم اجازه میدهد تا تغییرات خلاقانهای در تمهای رایج “پشت موسیقی” ایجاد کند. اعتیاد ویلیامز به الکل و مواد مخدر همچنان بهطور ویرانکنندهای مرتبط باقی میماند، همانطور که مبارزات او با افسردگی نیز برجسته است. او نسخههای گذشته خود (که هنوز میمون هستند) را در جمعیتها مشاهده میکند که با نفرت از خود اخم میکنند، که در نهایت به یک رویای تب میدان جنگ منتهی میشود، جایی که تمام جمعیت پر از تماشاگران تبدیل به نسخههای جنگی خود جوانتر ویلیامز میشوند. یک درگیری شکل میگیرد که (دوباره) میتواند چیزی باشد که در فیلمهای دیجیتالشده بینقص دنیای میمونها ساخته ریوز یافت شود، زیرا گریسی بازتصویری از تراومای عاطفی شخصیتها در صفحه نمایش خلق میکند. شخصیتهای اصلی سالهاست که با شیطانهای درون خود مبارزه کردهاند، اما چند نفر مجبور شدهاند نسخههای میمونی خود را در نبرد گلادیاتوری از بین ببرند؟ تعهد گریسی به اطمینان از اینکه Better Man هرگز احساس سورئال بودن نداشته باشد، علیرغم شواهد موقعیتی، برای موفقیت فیلم حیاتی است، زیرا این داستان زندگی ویلیامز است.
فورمول تکراری
در این راستا، Better Man به استفاده از ابزارهای داستانگویی که در بیوگرافیهای موسیقی معمول است، روی میآورد. Better Man، Rocketman و Bohemian Rhapsody در اوجها و فرودهای خود مشابه یکدیگرند، جایی که شخصیتهای اصلی پلهای ارتباطی خود را خراب میکنند، حرفههای خود را به خطر میاندازند و همهچیز بعد از یک اجرای بینقص تغییر میکند. مبارزات ویلیامز با مواد مختلف از سنین پایین و رشد متوقفشدهاش به عنوان یک قلبدزد پسران گروههای پاپ در دوران نوجوانی نه منحصر به فرد است، نه Better Man از تمسخرهای خندهدار Walk Hard: The Dewey Cox Story در امان است. در Better Man نوعی خودستایی وجود دارد که فرض میکند تماشاگران میخواهند دوباره شاهد رویارویی یک سلبریتی با خطرات شهرت مثل یک جلسه درمان عمومی باشند، و حتی با حضور یک میمون به عنوان شخصیت اصلی، فیلمنامه گریسی (که توسط الیور کول و سایمون گلیسون همنویسندگی شده) از پیشبینیپذیری بیوگرافیها فرار نمیکند.
با این حال، Better Man صداقتی بیپروایی در مورد آنچه ویلیامز آماده است نشان دهد، دارد. هر چیزی که بین ویلیامز و مادر بزرگش بتِی اتفاق میافتد، برای ویران کردن احساسات تماشاگران طراحی شده است، بهویژه اگر “Nan’s Song” را بشناسید. جشن و انرژی بالایی وجود دارد وقتی که Take That کل پیکادیلی سیرک را در یک ویدئو کلیپ موسیقی که به “Rock DJ” اختصاص دارد، با حرکات عجیب و غریب به تصویر میکشد. زمانی که ویلیامز در آغاز رابطهاش با عضو All Saints، نیکول اپلتون (با بازی ریشل بانو) او را به دست میآورد، احساسات با رقصی که به “She’s the One” هماهنگ شده است، اوج میگیرد و با اندوه تلاش برای شروع خانوادهای و شکست در آن ترکیب میشود. انتخابهای عجیبی هم وجود دارد، مانند نمایش پدر بیدست و پازاری ویلیامز در برابر مادرش که هرگز او را ترک نکرده است در یک شماره موسیقی پایانی. با این حال، اجرای گریسی همچنان در مواقعی که خودشیفتگی در داستان ظهور میکند، قلب ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
Better Man در دستهبندی خود به عنوان یک درام بیوگرافی موفق قرار دارد. رابی ویلیامز از مفهومی بهرهبرداری میکند که هیچ موسیقاری قادر به تکرار آن نیست و همکار درستی را در گریسی انتخاب کرده است. این فیلم هرگز مانند یک تماشای نمایش عجیب و غریب نیست — چیپ ویلیامز یک ماسکوت یا هدف تمسخر نیست. گریسی یک اصالت دیوانهوار را در Better Man حفظ میکند، که شاهدی است بر داستان غالبی که ما را کمتر نگران ابسورد بودن ویلیامز بهعنوان یک میمون با بینی خام و برفیترین بینی در بریتانیا میکند. حتی اگر فیلم فقط پروژهای از خود بزرگبینی ویلیامز باشد، اجراها و میانقطعات موسیقی به اندازهای هست که Better Man را به عنوان نمونهای ضروری از چگونگی جذاب کردن تاریخ شخصیتان با بلندپروازیهای غیرمنتظره معرفی کند.