نقد فیلم و سریال

نقد فیلم Blitz

یک اثر عامه‌پسندتر از آنچه ممکن است از استیو مک‌کوئین (کارگردان فیلم‌های Shame و 12 Years a Slave) انتظار داشته باشیم، فیلم Blitz داستان‌های صمیمانه‌ای از زندگی مردم لندن در دوران بمباران‌های جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند. گاهی اوقات، دوربین به شکلی نمادین به سمت آسمان عقب‌نشینی می‌کند و مقیاس وحشتناک این وقایع را به تصویر می‌کشد، صحنه‌هایی که یادآور فیلم Gone with the Wind هستند. نقد فیلم Blitz همراه باشید.

نقد فیلم Blitz

این درام زیبا و هنرمندانه که گاهی اوقات بسیار شدید و وحشتناک است، بهترین و بدترین جنبه‌های انسانیت را با نگاهی دقیق به نمایش می‌گذارد و در لحظاتی حس و حال فیلم‌های اسپیلبرگ را تداعی می‌کند. این فیلم که تا حدی با اثر Empire of the Sun (محصول 1987) مقایسه خواهد شد، بخش بزرگی از داستانش را از دید یک پسر جوان روایت می‌کند.
نقد سریال The Day of the Jackal

نقد فیلم Blitz

داستان فیلم که در سال 1940 روایت می‌شود، درباره ریتا (با بازی فوق‌العاده همیشگی سیرشا رونان)، کارگر کارخانه مهمات‌سازی است که پسرش جورج (با بازی تازه‌وارد قوی، الیوت هفرنان) را سوار قطاری پر از کودکان به سوی روستایی آرام می‌فرستد. اما جورج از قطار فرار کرده و سفری پرماجرا را برای بازگشت به استپنی گرین آغاز می‌کند.

فیلم Blitz

ماجراجویی‌های اپیزودیک او (که حس هیجان ماجراهای کودکانه را القا می‌کند بدون آن‌که تراژدی و سختی‌ها را کم‌اهمیت جلوه دهد) با غم و اندوه ریتا، تلاش‌های روزمره‌اش برای بقا، و جست‌وجویش برای یافتن پسرش پس از آگاهی از ناپدید شدن او، به طور متناوب روایت می‌شود.

فیلم Blitz با تصویربرداری فوق‌العاده و طیف رنگی ملایم، نورپردازی نرم و نمای مات که به‌ویژه در صحنه‌های روستایی جلوه می‌کند، اثری حماسی و قدیمی به نظر می‌رسد که از دریچه‌ای مدرن روایت شده است. با این حال، این زیبایی تصویری گاهی با صحنه‌هایی بی‌پرده و تکان‌دهنده به‌طور ناگهانی شکسته می‌شود.

نقد فیلم Wicked

نقد فیلم Blitz

استیو مک‌کوئین به شکلی قدرتمند به موضوعاتی همچون نژاد، طبقه و جنسیت می‌پردازد: روحیه گرم و صمیمی جامعه در صحنه‌هایی مثل رفتار تحکم‌آمیز مدیران مرد کارخانه‌ها و تلاش یک خانواده سفیدپوست برای جدا کردن افراد رنگین‌پوست با آویختن ملحفه‌ها در پناهگاه مترو لندن، شکسته می‌شود. باند غارتگران به رهبری استیون گراهام با بی‌رحمی از اجساد برای جواهرات سرقت می‌کنند و شخصیت‌های دوست‌داشتنی ناگهانی از دنیا می‌روند.

با این وجود، مردم شرق لندن ادامه می‌دهند: آوارها را جمع می‌کنند، دور رادیو جمع می‌شوند و در میخانه‌ها آواز می‌خوانند. فلش‌بک‌ها گاهی حس هیجان را برمی‌انگیزند – مانند یک صحنه مهمانی پرشور و احساسی با رقص‌های پرجنب‌وجوش که یادآور قسمت Lovers Rock از آنتولوژی Small Axe است – و همچنین جزئیات مربوط به پدر غایب جورج را روشن می‌کنند.

نقد Blitz

در حالی که تراژدی‌ها یکی پس از دیگری روی هم انباشته می‌شوند، ذهن جورج به فضایی شدید و سورئال لغزش می‌کند و به مخاطب این امکان را می‌دهد تا شاهد سمفونی‌ای از اندوه باشد. با این حال، روح انسانی خاموش نمی‌شود و مک‌کوئین بدون افتادن به دام احساسات‌گرایی، آن را جشن می‌گیرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا