نقد فیلم و سریالفیلم و سریال

نقد فیلم Drop | یک تریلر هیجان‌انگیز از بلوم‌هوس با حال‌و‌هوای هیچکاکی

با نقد فیلم Drop همراه باشید. فیلم جدید Christopher Landon با نام Drop یک تریلر مدرن با حال‌و‌هوای هیچکاکی است که با نگاهی تازه به دنیای فناوری ساخته شده. اگر طرفدار ژانر وحشت باشید و نام لندون را ببینید، می‌دانید که معمولاً با اثری سرگرم‌کننده، هوشمندانه و خلاق طرف هستید. او با آثاری مثل Happy Death Day و Freaky نشان داده چطور می‌شود مفاهیم کلاسیک را با ایده‌های تازه ترکیب کرد—از چرخه‌ی زمانی گرفته تا جابه‌جایی بدن‌ها.

نقد فیلم سریال های روز را در جوی استیک بخوانید.

Drop هم در همین مسیر قدم برمی‌دارد، اما این‌بار وارد قلمرو تریلر روان‌شناختی می‌شود. شاید در ابتدا عجیب به نظر برسد که فیلمی از بلوم‌هوس، آن هم با محوریت گوشی‌های هوشمند، بخواهد در سبک هیچکاکی ظاهر شود. اما لندون قبلا هم کلیشه‌ها را شکسته. فقط کافی‌ست به تبلیغات ضعیف Happy Death Day فکر کنید و به این‌که چقدر خود فیلم موفق از آب درآمد.

داستان «Drop» چیست؟

نقد فیلم Drop

ویولت (با بازی مگن فاهی) در زندگی‌اش دوره‌ای سخت را پشت سر می‌گذارد. پس از مرگ همسرش، حالا او یک مادر تنهاست و به‌تازگی تصمیم گرفته قدمی بزرگ برای بازگشت به زندگی عادی بردارد: اولین قرار ملاقات عاشقانه‌اش. طرف مقابل، هنری (براندون اسکلنر)، او را به یک رستوران لوکس در آسمان‌خراش‌های شیکاگو به نام Palate دعوت کرده. اما دقایقی بعد از رسیدن ویولت، پیام‌هایی عجیب و ترسناک روی گوشی‌اش ظاهر می‌شوند—تصاویر ناشناخته همراه با تهدیدی صریح: “قراره بدترین شب زندگیت باشه.”

در ابتدا، هنری کاملاً همدل و کمک‌کننده به‌نظر می‌رسد و تلاش می‌کند ویولت را در پیدا کردن منشأ پیام‌ها یاری کند. اما همه‌چیز خیلی سریع به فاجعه‌ای واقعی تبدیل می‌شود.

ویولت تماس وحشتناکی دریافت می‌کند: یک مرد مسلح نقاب‌دار وارد خانه‌اش شده و اگر او دقیقا دستورات را اجرا نکند، فرزند کوچکش، توبی (جیکوب رابینسون)، و خواهرش جن (ویولت بین) کشته خواهند شد. دستور برای ویولت ساده ولی وحشتناک است:
“باید هنری را بکشی. بدون اینکه کسی متوجه شود.”

اگر با این ذهنیت وارد تماشای Drop شوید که قرار است با فیلمی واقع‌گرایانه روبه‌رو شوید، احتمالاً ناامید خواهید شد. می‌توان ده‌ها ایراد منطقی از طرح داستان گرفت، اما کارگردانی کریستوفر لندون آن‌قدر پرانرژی و با اعتمادبه‌نفس است که اجازه نمی‌دهد ذهن‌تان درگیر این ایرادات شود.

نقد فیلم Warfare

خوشبختانه، گوشی موبایل «شخصیت اصلی» فیلم نیست

فیلم Drop

با اینکه داستان حول محور پیام‌های دریافتی روی گوشی شکل می‌گیرد، اما فیلم هرگز اجازه نمی‌دهد تکنولوژی جای روایت انسانی و هیجان را بگیرد. Drop از گوشی به‌عنوان ابزار تعلیق استفاده می‌کند، نه به‌عنوان مرکز توجه. همین باعث می‌شود که برخلاف بسیاری از تریلرهای دیجیتال‌محور، فیلم همچنان حسی انسانی، ملموس و نفس‌گیر داشته باشد.

در حالی‌که گوشی هوشمند ویولت تقریباً در تمام صحنه‌های فیلم حضور دارد، Drop هوشمندانه از نمایش پیام‌ها استفاده می‌کند—بدون اینکه مدام فقط صفحه گوشی را نشان دهد. این انتخاب ساده ولی مهم باعث می‌شود ویولت شخصیت اصلی باقی بماند، نه تلفنش. البته او مدام نگاهی به گوشی می‌اندازد، اما تمرکز فیلم روی اوست.

مگن فاهی در نقش ویولت کاملاً می‌درخشد. او همان بازیگری‌ست که اگر در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ میلادی فعالیت می‌کرد، احتمالاً کارگردان‌های تریلرهای کلاسیک شیفته‌اش می‌شدند. دوست‌داشتنی، اما نه درمانده. باهوش، اما با اشتباهاتی انسانی. مهربان، اما حاضر است برای محافظت از عزیزانش دست به هر کاری بزند. این اولین نقش اصلی فاهی بعد از موفقیت در The White Lotus است، و به نظر می‌رسد نقطه شروعی برای تبدیل‌شدن به یک ستاره سینما باشد.

یکی از دلایلی که Drop به‌خوبی جواب می‌دهد، کاریزمای فاهی است. اما نباید از براندون اسکلنر هم گذشت. او در نقش هنری، با چهره‌ای جذاب و کاریزماتیک که کمی یادآور هریسون فورد جوان است، ترکیب خوبی از جذابیت و معصومیت را ارائه می‌دهد. شیمی بین این دو بازیگر واقعاً به داستان کمک کرده.

Drop از آن فیلم‌هایی‌ست که نمی‌شود دوست نداشت

بررسی فیلم Drop

اگرچه طرح اولیه‌اش شبیه فیلم‌هایی مثل Non-Stop یا Red Eye است، اما فیلمنامه جیلیان جیکوبز و کریس روچ باهوش و آگاهانه نوشته شده. نه متا (خودآگاه)، نه کاملاً جدی. گاهی حتی شوخ‌طبع، بدون اینکه به سمت کمدی کامل برود.

و جالب‌تر از همه، فیلم از میم‌ها استفاده می‌کند—هوشمندانه و بدون تحمیل حس کلیشه‌ای. نه به شکل یک شوخی سطحی، نه مثل آن میم معروف استیو بوشمی در 30 Rock (“how do you do, fellow kids?”).

نقش‌های مکمل هم خوب کار شده‌اند

نقد فیلم Drop

در Drop فقط فاهی و اسکلنر نیستند که می‌درخشند. بازیگران مکمل هم انتخاب‌های مناسبی هستند و فیلم به هر کدام فضایی می‌دهد تا نقش‌شان را پررنگ کنند، بدون اینکه روایت از مسیر اصلی‌اش خارج شود. نتیجه، یک تریلر هیجان‌انگیز مدرن است که با وجود اشارات دیجیتالی، هنوز حسی کلاسیک و انسانی دارد.

بیشتر شوخ‌طبعی فیلم Drop از خود پیام‌های میم‌دار نمیاد، بلکه از آدم‌هایی‌ست که ویولت باهاشون تعامل داره. ویولت در تمام دقایق فیلم حضور داره و هیچ صحنه‌ای بدون اون نمی‌گذره. اما همین ارتباطات کوتاه با دیگران، مثل خواهر تیز و زبان‌دارش یا بازیگر wannabe به نام مت (با بازی جفری سلف) در رستوران، حس سبکی و تنفس به فیلم می‌ده.

فیلم هیچ‌وقت اجازه نمی‌ده این شخصیت‌های فرعی به حدی بمونن که آزاردهنده بشن. لندون همه‌چیز رو خلاصه و جمع‌وجور نگه می‌داره. همین سادگی یکی از مهم‌ترین جذابیت‌های Drop هست. پیچش‌های داستانی گیج‌کننده نیستن، و فیلمنامه به‌خوبی همه گره‌ها رو تا پایان می‌بنده.

Drop دنبال ابهام نیست. دنبال هیجانه.

در حالی که خیلی از تریلرها با ابهام و فضای رازآلود موفق می‌شن، Drop اون مسیر رو انتخاب نمی‌کنه. این فیلم کاملاً مناسب یه شب دونفره یا تماشای گروهیه. از اون فیلم‌هایی‌ست که تماشاگر رو با خودش همراه می‌کنه—هم هیجان‌زده‌ات می‌کنه، هم می‌خندونه، هم باعث می‌شه وسط فیلم با صفحه نمایش حرف بزنی.

آیا Drop قراره سینمای ژانر رو متحول کنه؟ نه.
اما در مقایسه با کیفیت نوسانی آثار اخیر بلوم‌هوس، خیلی بهتر از حد انتظاره. کریستوفر لندون بار دیگه نشون می‌ده که استاد ساخت فیلم‌هایی‌ست که هم لذت‌بخشن، هم سرگرم‌کننده. و شاید Drop بهترین کارش تا امروز باشه.

Solid Snake

سالید اسنیک (Solid Snake) شخصیت اصلی و یکی از مهم‌ترین قهرمان‌های مجموعه بازی‌های Metal Gear است که توسط هیدئو کوجیما خلق شد. او یک سرباز افسانه‌ای و مامور عملیات مخفی است که در بیشتر بازی‌ها وظیفه دارد وارد پایگاه‌های دشمن شود، سلاح‌های هسته‌ای یا ماشین‌های جنگی غول‌پیکر به نام Metal Gear را نابود کند و جلوی تهدیدهای جهانی را بگیرد. چند نکته مهم درباره‌ سالید اسنیک: نام واقعی‌: دیوید (David) سازنده‌: کلون ژنتیکی بیگ باس (Big Boss)، یکی از بزرگ‌ترین سربازان تاریخ در داستان بازی. ویژگی‌ها: مهارت فوق‌العاده در مخفی‌کاری، تیراندازی، بقا و استفاده از تجهیزات. شخصیت: کم‌حرف، خونسرد، ولی بسیار هوشمند و با اراده. اولین حضور: بازی Metal Gear (سال 1987) معروف‌ترین حضور: Metal Gear Solid (سال 1998 به بعد) که باعث شهرت جهانی او شد. اگر بخواهیم ساده بگوییم، سالید اسنیک ترکیبی از جیمز باند، رامبو و یک نینجای مدرن است. با این تفاوت که همیشه در سایه حرکت می‌کند و کارش نجات جهان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا