فیلم Happy Gilmore 2 ؛ هپی گیلمور ۲ کمدی جذاب این روزها

بازگشتی دلپذیر و نوستالژیک به کمدیهای کلاسیک دهه ۹۰ آدام سندلر. هپی گیلمور ۲ بالاخره از راه رسید.
پیش از آنکه آدام سندلر با نقشآفرینیهای تحسینشدهاش در فیلمهایی چون Uncut Gems و Hustle جایگاه خود را بهعنوان بازیگری دراممحور تثبیت کند، بیهیچ تردیدی یکی از ستونهای کمدی سینمای عامهپسند بود. از دوران درخشش در Saturday Night Live گرفته تا آثار محبوبش در دهه ۹۰ همچون The Wedding Singer، Billy Madison، The Waterboy و البته Happy Gilmore، سندلر در به تصویر کشیدن کاراکتر مرد معمولی، اندکی عصبی، اندکی شکستخورده اما عمیقا خوشقلب، مهارتی منحصربهفرد داشت. شخصیتی که تنها راه نجاتش، ساختن سرنوشتش با دستان خودش بود.
هپی گیلمور ۲
فیلمهای کمدی سندلر همواره واکنشهای دوگانهای میان منتقدان و مخاطبان برمیانگیختند؛ اما در بهترین حالت، آثار او فرصتی برای تخلیه روانی از طریق خنده فراهم میکردند؛ تماشای انسانی طردشده و تحقیرشده که بیمحابا به استقبال سرنوشت میرود و آن را همانجا وسط زمین گلف یا استخر گاتورید به چالش میکشد.
این روزها چنین فیلمهایی کمتر ساخته میشوند یا دستکم دیگر به کیفیت گذشته نیستند.
هپی گیلمور ۲ اما از این قاعده مستثنا است؛ اثری صمیمی، شوخطبع و پرانرژی که در عین وفاداری به ریشههایش، شخصیت نمادین فیلم را بهشکلی هوشمندانه و بهاندازه با فضای امروز بازآفرینی میکند.
هپی گیلمور ۲ با مهارتی مثالزدنی بر لبه طنز نوستالژیک قدم میزند

۳۰ سال پس از ماجراهای فیلم اول هپی گیلمور (با بازی آدام سندلر) بار دیگر تصمیم میگیرد به زمین گلف بازگردد؛ اما این بار نه برای افتخار یا رقابت، بلکه برای پرداخت شهریه کلاسهای باله دخترش، وینیا با بازی سانی سندلر. این بازگشت برای هپی آسان نیست؛ او باید دوباره ریتم و اعتمادبهنفس خود را در زمین بازی پیدا کند، آن هم در حالیکه با چالشهای شخصی تازهای در زندگیاش روبهرو شده است.
فیلم The Fantastic Four: First Steps
اما اوضاع زمانی پیچیدهتر میشود که شکلی جدید و جنجالی از گلف پا به میدان میگذارد. مکسی گلف طرح بلندپروازانه فرانک مناتی (با بازی بنی سفدی) که قصد دارد گلف سنتی را با نسخهای پرزرقوبرق، جوانپسند و البته بحثبرانگیز جایگزین کند. در چنین وضعیتی، هپی باید با تکیه بر دوستان قدیمی و متحدان تازه، خودش را بازتعریف کند. از دخترش و چهار پسر پرانرژیش حمایت کند و درنهایت در برابر فرانک مناتی ایستادگی نماید.
طنز در دوران سخت سینما

ساختن کمدی در این روزها کار آسانی نیست. نه بهدلیل ملاحظات سیاسی یا مخاطبان، بلکه بهخاطر وضعیت آشفته بازار سینما. کاهش فروش فیلمهای بودجه متوسط، ترس استودیوها از ریسکهای اقتصادی و سایه سنگین بلاکباسترهای عظیم، جایی برای فیلمهای کمدی اصیل باقی نگذاشته است.
هرچند طی سالهای اخیر با فیلمهایی مانند No Hard Feelings، Hitman و Girls Trip روزنههایی از امید دیدهایم؛ اما همچنان جای فیلمهایی که در کمال سادگی و اغراق، صرفا بخواهند مخاطب را بخندانند، خالی است.
Happy Gilmore 2 نمیخواهد قواعد بازی را از نو بنویسد؛ بلکه برعکس، دعوتی است برای بازگشت به همان فرمهای آشنای کلاسیک؛ دستکم در دنیای گلف. این فیلم با نگاهی آگاهانه به تماشاگر میگوید که همه نوآوریها ارزش ماندن ندارند و گاهی بازگشت به ریشهها همان چیزی است که بیش از همه به آن نیاز داریم.
آدام سندلر، «هپی گیلمور» را با موفقیت بهروز میکند

آدام سندلر موفق میشود لایههای تازهای از شخصیت هپی گیلمور را در نسخه میانسال او کشف کند.
بیتردید، دنبال کردن یک جوان خشمگین اما خوشقلب بار دراماتیک و کمدی بسیار بیشتری دارد تا تماشای مردی در دهه پنجاه زندگیاش با همان خشم کنترلنشده. به همین دلیل، هپی گیلمور ۲ هوشمندانه عمل میکند؛ چرا که برای هپی، مجموعهای از مشکلات بزرگسالی و چالشهای تازه طراحی میکند. چالشهایی که هنوز با حالوهوای نسخه اصلی همخوانی دارند، اما بهقدر کافی تازه و بهروز هستند تا برای نسل امروز هم جذابیت داشته باشند.
سندلر در نقش بازطراحیشده هپی، ترکیبی از شوخطبعی و احساسات پنهان را ارائه میدهد که هم خندهدار است و هم گاهی تلخ و انسانی.
یک فیلم گروهی با طعم نوستالژی

فراتر از بازی سندلر، این فیلم در واقع یک اثر گروهی است؛ با حضور بازیگران فرعی، بازگشت شخصیتهای قدیمی و حضورهای افتخاری (Cameo) که در کنار هم تصویری کامل از دنیای «هپی گیلمور» میسازند.
در میان بازگشتیها، کریستوفر مکدونالد بار دیگر در نقش Shooter McGavin میدرخشد؛ البته این بار در قالب مردی مسنتر و جدیتر که همچنان همان روحیه رقابتی تندوتیز را حفظ کرده است.
از میان چهرههای جدید، بنی سفتی نقش فرانک مناتی را با چنان خودشیفتگی ناخوشایندی بازی میکند که بیاختیار یاد شخصیتهایی مثل Mr. Beast یا Jake Paul میافتیم؛ پسرانی که میخواهند هرچیزی را مدرن و رسانهای کنند، حتی گلف.
سانی سندلر نیز در نقش دختر هپی، گرما و صمیمیتی واقعی را به تصویر میکشد و شیمی پدر-دختری او با آدام سندلر، چه روی پرده و چه در دنیای واقعی بهخوبی حس میشود. همچنین حضور کوتاه بد بانی (Bad Bunny) نیز بار دیگر نشان میدهد او چگونه میتواند نقشهای فرعی را بهیادماندنی کند.
نقصهایی که تجربه را از بین نمیبرند

البته همه چیز بینقص نیست. بعضی از شوخیها بهخصوص آنهایی که ریشه در طنزهای دهه ۹۰ دارند ممکن است برای مخاطب امروزی چندان کار نکنند. گاهی هم ریتم فیلم دچار افت میشود و جریان داستان کند یا ناهماهنگ پیش میرود.
با این حال، هپی گیلمور ۲ در مجموع اثری خندهدار، نوستالژیک و در عین حال نو است؛ نه صرفا تکرار گذشته و نه بیارتباط با آن.
شخصیت هپی بهروزرسانی شده حتی اگر مقدمه چینی داستان کمی ساختگی بهنظر برسد. فیلم با دقت مرز میان نو و قدیم را طی میکند؛ کاراکترهای آشنا را بهتصویر میکشد، در کنار آنها چهرههای جدید و جالبی معرفی میکند و فضایی خلق میکند که در آن تماشاگر احساس میکند همچنان در دنیای «هپی گیلمور» است؛ اما حالا با چاشنی زمانه جدید.
این فیلم شاید بینقص نباشد، اما قطعا ادامهای شایسته برای یک کلاسیک آدام سندلری است؛ با صحنهها و دیالوگهایی که بهاحتمال زیاد جای خود را در ذهن تماشاگر باز خواهند کرد.
فیلم هپی گیلمور ۲ بازگشتی دل چسب به کمدیهایی است که دیگر کمتر ساخته میشوند
هپی گیلمور ۲ تلاشی برای اختراع دوباره چرخ ندارد. همانند قسمت اولش، فیلمی خوشذوق و شیرین است؛ اما این بار در دورانی عرضه میشود که چنین فیلمهایی بهندرت تولید میشوند و اگر هم ساخته شوند، معمولا نیمی از مواقع از پسش برنمیآیند. قسمت دوم اما بازگشتی موفق به همان سبک فیلمهایی است که واقعا باید بیشتر ساخته شوند.
با اینکه برخی شوخیها بیش از حد کش پیدا میکنند یا چندان خوب از آب درنمیآیند و شاید به بازنویسی نیاز داشتند؛ اما فیلم با مجموعهای پیوسته از حضورهای افتخاری و بازگشت شخصیتهای قدیمی، فضایی سرگرمکننده و شاد را خلق میکند. گرچه گاهی حواسپرتکن هم میشود. در نهایت، با فیلمی مواجه هستیم که از دل قصه مردی درمانده بیرون میآید؛ مردی که در تقلای رشد و بلوغ است بدون آنکه هویت گذشتهاش را کنار بگذارد. نتیجه یک کمدی صمیمی و خوشقلب است که در مسیرش حسابی ما را میخنداند.
چه انتظاری بیشتر از این میتوان داشت؟



