بررسی بازی Lego Horizon Adventures
پس از 20 سال که بازیهای مرتبط با یک سبک خاص ساخته میشدند، بازیکنان شرطی شدهاند که وقتی کلمه «لگو» را در ابتدای نام یک بازی میبینند، بدانند چه چیزی انتظارشان را میکشد. اما بازی «Lego Horizon Adventures» تا حدی از آن تصوری که با این نام در ذهن ایجاد میشود، فاصله میگیرد. این بازی تفاوت چشمگیری با دهها بازی قبلی ندارد، اما به شیوهای محسوس فرمول خود را تغییر داده است. در این فرآیند، با ترفندهای هوشمندانه دنیای خود را برای دستهای جدید از بازیکنان بازآفرینی میکند، هرچند در حفظ پیوستگی با فرمول تازه خود دچار مشکل میشود.
نقد و بررسی بازی Lego Horizon Adventures
با اینکه زاویه دوربین بازی از دید سوم شخص و از دور است که برای بازیکنان بازیهای لگو آشناست، اما «Lego Horizon Adventures» نسبت به بازیهای لگو معمولی بسیار سینماییتر است. این موضوع شاید تعجبآور نباشد، با توجه به اینکه پلیاستیشن در 15 سال گذشته برند خود را بر اساس دنبال کردن هالیوود شکل داده است. بسیاری از کلیشههای بازیهای لگو در اینجا حذف شدهاند، مانند باز کردن شخصیتهای متعدد یا تکرار مراحل با آن شخصیتها برای حل معماهایی که پیش از این نمیشد به آنها دسترسی داشت. در واقع، بهندرت با معماهای پیچیده روبرو میشوید، بهجز چند معمای سبک پلتفرمینگ. هرچند که لگو استادها را برای پاداشهای درون بازی جمعآوری میکنید، اما به دنبال جمعآوری آیتمهای مخفی یا کیتهای کوچک نخواهید بود. در عوض، «Lego Horizon Adventures» یک بازی خطی و ماجراجویی-اکشن است.
این رویکرد هم مزایا و هم معایبی دارد. از جنبه مثبت، بازی فوقالعاده به نظر میرسد. «Lego Horizon» سبک معمولی سری بازیهای لگو را که فقط منطقه قابل بازی را آجری میکرد و بقیه مناظر، مانند پسزمینهها و جلوهها، ظاهری واقعی داشتند، کنار گذاشته است. در این بازی، همه چیز از آجرهای لگو ساخته شده است. این موضوع کمی ظریف است، اما وقتی متوجه این تغییر شدم، تا حدی توضیح داد که چرا بازی اینقدر زیبا به نظر میرسد. با ارائه یک سبک یکپارچه، بازی واقعاً مانند یک مجموعه لگوی زنده احساس میشود، به طوری که دیگر بازیهای این سبک هرگز چنین احساسی را منتقل نکردهاند.
این تغییر طراحی، همراه با نورپردازی خیرهکنندهای مشابه آنچه که باعث جذابیت بصری بازی Horizon Forbidden West بر روی پلیاستیشن ۵ شد، این بازی را به زیباترین بازی مستقل لگو تبدیل کرده است. کیفیت بصری آن با Lego Fortnite از شرکت اپیک برابری میکند که منطقی است، زیرا هر دو در موتور Unreal Engine 5 ساخته شدهاند. رنگها در هر فریم به زیبایی از صفحه بیرون میآیند و روحیهای شاد و جوانانه را القا میکنند که یادآور دیگر بازیهای مناسب کودکان پلیاستیشن مانند Astro Bot، Ratchet and Clank و Sackboy: A Big Adventure است.
به جای بازگو کردن داستان Horizon در قالب لگو، Lego Horizon مانند نسخهای بازآفرینی شده از آن حماسه عمل میکند، و با ترکیب عناصر داستانی Horizon: Zero Dawn، آن را در قالبی دوستانهتر برای کودکان ارائه میدهد که به یک فیلم پیکسار یا دریمورکز شباهت دارد. داستان به خودی خود بزرگسالانه نیست، اما در اینجا درام به شکلی محلیتر بیان میشود. در حالی که Zero Dawn درباره تغییرات اقلیمی و دخالتهای شرکتی در مقیاس جهانی است، اکنون الوی و دوستانش بیشتر نگران دهکدهشان هستند و برخی از مفاهیم به شیوهای سادهتر برای کودکان عرضه شدهاند.
بخش زیادی از بازیگران نسخه اصلی در Lego Horizon Adventures به ایفای نقش خود بازمیگردند و احساس پیوستگی را به همراه دارند، در حالی که شخصیتها به شیوههایی تغییر کردهاند که برای بازیکنان لذتبخش و برای بازیگران آنها جذاب به نظر میرسد. چهرههای اصلی این سری همه حضور دارند و به کاریکاتورهای سرگرمکنندهای تبدیل شدهاند، و چهار نفر از آنها به زودی قابل بازی میشوند و دائماً جوکهایی را بیان میکنند. الوی روحیهای خوشبینانه دارد که سبکتر از شخصیت اصلیاش در ماجراجوییهای معمولی او است. او همیشه فردی پرتلاش است، اما در اینجا شرایط عمدی به گونهای تنظیم شده تا استرسزا نباشد و در عین حال ماجراجویی و هیجان داستان برای بازیکنان کوچکتر بازی حفظ شود.
بررسی بازی متال اسلاک تاکتیک (Metal Slug Tactics)
شخصیتهای دیگر نیز به صورت طنزآمیز تغییر یافتهاند. ارند، یکی از همپیمانان نزدیک الوی، به شکل یک آدم کمی دست و پا چلفتی و مشتاق به کمک ظاهر میشود، اما انگیزه اصلی او کشف گنجینه افسانهای دوناتهاست. راست هم به عنوان شخصیت و هم راوی داستان عمل میکند و بازی اغلب زمانی که قصد شکستن دیوار چهارم را دارد از او استفاده میکند تا درباره کلیشههای بازیهای ویدئویی شوخی کند، مثلاً اینکه چرا در پایان هر مرحله پاداشی به شکل یک آجر طلایی نیاز است.
در کاوش در بیش از 20 مرحله بازی، میتوان متوجه شد که ملاحظات مشابهی در جاهای دیگر نیز در نظر گرفته شدهاند. نزدیک شدن به یک زیپلاین به طور خودکار شما را به سمت پایین میفرستد و برای بالا رفتن از دستگیرههای صخره (که البته زرد هستند) کافی است که فقط دستهی چپ را به سمت مقصد بعدی هدایت کنید. این تغییرات حرکت در مراحل را سادهتر کرده و نیاز به فشار دادن دکمههای متعدد و درک فضای سهبعدی را کمتر میکنند. اگرچه برخی از پلتفرمینگهای سنتی که شامل پرشهای نادرست یا بیوقت میشوند همچنان وجود دارند، اما معمولاً دوربین و ارائه بازی با شما همراه هستند، نه بر ضد شما. من این بازی را با دختر پنجسالهام به پایان رساندم – البته او مدتی است که بازی میکند، اما اینجا، اغلب او مرا در مأموریتها راهنمایی میکرد، زیرا مراحل به قدری طبیعی پیش میرفتند که به ندرت به کمک من نیاز داشت، به جز در بخشهای مبارزه.
با این حال، جریان طبیعی مراحل همزمان نشاندهندهی نقطه ضعفهای بازی نیز است، بهویژه در جایی که برخی عناصر سنتی لگو را حذف کرده که میتوانست مأموریتها را جذابتر و قابل تکرارتر کند. هر مرحله از بازی در یکی از چهار بایوم شکل میگیرد؛ با اینکه آنها بسیار زیبا به نظر میرسند، اما بیشتر شبیه به هم هستند. شما از قسمتهای سبک اکشن که در آنها استاد جمعآوری میکنید – البته بسیار کمتر از بازیهای معمول لگو، زیرا بخش زیادی از جهان غیرقابل تخریب است – و از مناطقی عبور میکنید که تا وقتی همه دشمنان شکست نخورند، نمیتوانید به جلو حرکت کنید. اکثر مراحل با نجات روستاییان اسیرشده یا تخریب ماشینآلات آلاینده متعلق به شخصیت منفی بازی به پایان میرسند و هر دو این نتایج صرفاً به شکل کاتسین بعد از یک صحنه نبرد شلوغ نشان داده میشوند. در نتیجه، به سرعت دشوار میشود که مراحل مختلف را از یکدیگر تمایز داد، به جز در رنگهایی که محیط دارند.
مبارزات به لطف مهارتهای جدیدی که شخصیتها کسب میکنند، سلاحهای فوقالعاده جدیدی که پیدا میکنند، و فهرست متنوع دشمنان به خوبی پیش میروند. اما عمل حرکت از نقطه A به B در هر مرحله مشابه احساس میشود و تقریباً هیچ تنوعی در این قالب وجود ندارد. به جای طیف گستردهای از شخصیتها با تواناییهای خاص برای حل معما، بازی Lego Horizon قابلیت تکرارپذیری را فقط در قالب شکار باسهای چالشبرانگیز – ماشینهای بسیار سختی که در ابتدا در کمپین حضور نداشتند – و یک پروژه جانبی در طول بازی برای زیبا کردن Mother’s Heart (دهکدهای که به عنوان مرکز بازی عمل میکند) ارائه میدهد.
کامل کردن چالشها و گذراندن مراحل آجرهای طلایی باز میکند که مناطق جدیدی از Mother’s Heart را برای سفارشیسازی باز میکنند. فهرست طولانی گزینههای سفارشیسازی بازی شامل استایلهایی است که به دنیای Horizon وفادارند، مثل میز ضیافتی که NPCها در آن گرد هم میآیند و غذا میخورند، و همچنین گزینههای جالبی مثل یک ترن هوایی، یک غرفه پاپکورن، و البته یک مغازه دونات برای جنگجوی شیفته شیرینیهای روستا. بازی حتی از مجموعههای دیگر برند لگو، مانند Lego City و Ninjago استفاده میکند و به شما امکان میدهد تا بخشهای منحصر به فردی در هاب ایجاد کنید یا آنها را به دلخواه خود ترکیب کنید.
این جنبه از بازی خود، یک لمس زیبا و کودکانه است که خلاقیت و مالکیت یک فضای بازی را ترویج میکند، مثل آویختن پوستر در یک اتاق یا نمایش اسباببازیها روی قفسه. بسیاری از جاذبهها، مانند یک دورهی موانع و بازیهای هیجانانگیز مختلف، حتی تعاملی هستند، هرچند فقط به شکل یک انیمیشن یکباره که در هر یک از آنها انجام میدهید. اما این که سفارشیسازی هاب به چالشهایی وابسته است که عمدتاً پس از کمپین انجام میشوند، باعث میشود که این بخش کمتر لذتبخش باشد، زیرا بازی در نهایت به فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند، شبیه به سریهای اصلی تبدیل میشود.
به عنوان یک ورود اولیه به ژانر RPG، بازیکنان کمسن ممکن است با جنبههایی از بازی که برایشان تازگی دارد، مانند درختهای مهارت، ساختار شخصیت و باسهای پایانبازی دستوپنجه نرم کنند، اما فهرستی از کارهایی که باید انجام شود کمی به نظر طعنهآمیز میرسد، انگار که در ذهن بازیکنان بیتجربه این ایده را جا میاندازد که این نوع از کارهای اضافه و روتین جزء اساسی این ژانر یا مدیوم است. این طور نیست و حتی بازیهای لگوی قبلی، با وجود فرمولی که به شیوه خودشان دارند، به اندازه کافی از یک IP به IP دیگر تنوع دارند و معماهای خود را حول جهانها و شخصیتهای خاصی که به تصویر میکشند، میسازند.
با این حال، این تنها به معنای ناقص بودن Lego Horizon Adventures است، نه بد بودن آن. داستان آن به زیبایی یک داستان بزرگسالانه را برای مخاطبان جوان بازآفرینی میکند، و حس طنزی قوی دارد که کودکان از آن لذت خواهند برد. مانند بسیاری از محتواهای خانوادهپسند، لذت اصلی من از این بازی نه در نحوه تجربه شخصیام از آن، بلکه در تماشای غرق شدن کودکانم در بازی نهفته است. مراحل بازی اغلب تکراری به نظر میرسند، اما مبارزات آن به اندازه کافی هیجانانگیز و تاکتیکی هستند که عمق را به بازیکن آموزش دهند و از او بخواهند که رویکرد خود را مورد ارزیابی قرار دهد، حتی زمانی که الوی مثل یک ذرت، آتشنشان یا سگ پاگ لباس پوشیده باشد. این ترکیب از سبک کودکانه و عمق مکانیکی است که Lego Horizon Adventures را به بازیای جذاب برای بازی والدین و کودکان تبدیل میکند، و همچنین جالب است که ببینیم این شخصیتهای معمولاً جدی در یک شستشو با مداد رنگی قرار گرفتهاند.