نقد سریال Leonardo da Vinci
مستند جدید دو قسمتی و چهار ساعته PBS درباره لئوناردو داوینچی احتمالا تعریف جدیدی از هویت کن برنز، مستندساز مشهور آمریکانا، ارائه نخواهد داد. با نقد سریال Leonardo da Vinci همراه جوی استیک باشید.
اما این اثر، کارگردان را به همراه همکاران همیشگیاش، سارا برنز و دیوید مکماهون، به قلمرویی کاملاً متفاوت از نظر تاریخی و فرهنگی میبرد. مهمتر از آن، مستند لئوناردو داوینچی (ببینیم چند بار عنوان را اشتباهاً لئوناردو دیکاپریو مینویسم)، تیم سازنده را به سمت رویکردی بصری و بیانی متفاوت هدایت کرده است. این پروژه اگرچه اطلاعات جدیدی درباره شخصیت داوینچی ارائه نمیدهد، اما فرآیندهای فکری و هنری این نابغه چندوجهی را به شیوهای جذاب و تأثیرگذار بررسی میکند.
نقد سریال Leonardo da Vinci
من همچنان معتقدم که کن برنز و تیم او زمانی که مصاحبههای بیشتری با منابع اصلی دارند، بهتر عمل میکنند. به همین دلیل است که عاشق مستند Baseball هستم، چرا The Dust Bowl را کمتر از حد ارزشگذاریشده میدانم و چرا The Vietnam War و The War را به The Civil War ترجیح میدهم. اما برخلاف مستندهای اخیر و “جزئیتر” کن برنز مانند The American Buffalo، Benjamin Franklin یا Hemingway— پروژههای هوشمندی که با این حال به نظر میرسید میتوانستند از هر مستندساز باتجربهای در PBS ساخته شوند—مستند لئوناردو داوینچی تأثیر روشنی از حرکت چرخهای فکری ارائه میدهد که کاملاً متناسب با موضوع آن است.
گیرمو دل تورو، که شاید کاملاً یک داوینچی مدرن نباشد اما رویکرد همهجانبهای به دانش دارد، آثار این هنرمند را همانطور که کن برنز، سارا برنز و مکماهون در این مستند تلاش کردهاند، به خوبی خلاصه میکند.
دل تورو درباره داوینچی میگوید:
«شیوهای که ما جهان را جذب میکنیم، همهچیز بهطور همزمان است و این همان تأثیر سیریناپذیر و همزمانی است که از دفترچههای او دریافت میکنید.»
همزمانی برای درک داوینچی اساسی است، زیرا فیلمسازان به او بهعنوان فردی از گذشته نگاه میکنند که فراتر از مرزهای زمان وجود داشته است—در حالی که هنر او کلاسیک است، بینشهایش آیندهنگر هستند.
دفترچههای داوینچی، با متنهای آینهای معروف و خارقالعادهشان، ستون فقرات این مستند هستند و کاوشهای او در طبیعت، بدن انسان، و نظریههای ریاضی مربوط به نمایش هنری و دنیای اطرافمان را به تصویر میکشند. کارگردانان، همراه با تدوینگران K.A. Mille و وودی ریچمن، از طریق استفاده گسترده از صفحههای چندتکه (split screens) وحدت افکار داوینچی را نشان میدهند؛ عنصری که تاکنون در زیباییشناسی آثار برنز نقشی اساسی نداشته است.
این رویکرد به ما امکان میدهد جهشهای ذهنی داوینچی را در طراحیهای او برای انواع ماشینهای پرنده (اورنیتوپتر) و دستگاههای نظامی مشاهده کنیم، ارتباطاتی را که در طرحهایش از بدن انسان ایجاد کرده بود به تصویر بکشیم و ببینیم چگونه این ایدهها با اختراعات مدرن، درک امروزی از آناتومی و موارد دیگر تطابق دارند. این مستند دیدگاه شگفتزده و پر از حیرت او را به تصویر میکشد، دیدگاهی که متفکران و نوآوران قرنهاست در تلاشاند به آن دست یابند.
سپس مستند این دفترچهها و واقعیتهای فرضیشان را — که بیشتر اختراعات هرگز ساخته نشدند و اغلب، همانطور که داوینچی تصور میکرد، نه بهعنوان “ممکن” بلکه بهعنوان “دروازههایی به سوی امکانپذیر بودن” مطرح بودند — بر تلاشهای هنری شناختهشدهتر او میافزاید. نقاشیها با خطوط هندسی بر رویشان ظاهر میشوند و جنبههایی از کاوشهای او در زمینه نور و آناتومی با فرسکوهای آشنایی مقایسه میشود. این همافزایی، که همیشه در آثاری مانند مرد ویترویوسی به معنای واقعی کلمه مشهود بوده، در اینجا به بسیاری از آثار او اعمال شده است.
کارگردانان این رویکرد بینرشتهای را در انتخاب کارشناسان حاضر در مستند نیز به کار میگیرند. یک جراح وجود دارد که مطالعات داوینچی درباره آناتومی را به آنچه شاید بتوان در عمق پرترههای او حس کرد، مرتبط میسازد. یک مهندس نیز حضور دارد که با اشتیاق ماشینهای پرنده داوینچی را نقد میکند. و سپس گیرمو دل تورو که میتوان او را به بهترین شکل بهعنوان یک علاقهمند عمومی به داوینچی توصیف کرد. دل تورو، همانطور که انتظار میرود، بسیاری از بینشهای جذاب این مستند را ارائه میدهد.
همچنین طیف گستردهای از تاریخنگاران هنر در مستند حضور دارند، و در بهترین لحظات، لئوناردو داوینچی حسی شبیه به حضور در یک گالری با یک راهنمای بسیار دانشمند را القا میکند که درباره مشهورترین آثار هنرمند صحبت میکند. بخشهای طولانیای به سفارشهای کمتر شناختهشده و ناتمام داوینچی اختصاص داده شده است (یکی از ویژگیهای قابلدرک داوینچی، تمایل به ناتمام گذاشتن کارهاست) در کنار توجه مورد انتظار به نقاشیهایی مانند بانویی با قاقم، شام آخر و مونالیزا— آخری که بهعنوان نقطه اوج نهایی مستندی در مورد انباشت تکنیک و دانش داوینچی در نظر گرفته شده است.
نقد فیلم Elton John: Never Too Late
در مورد تکنیک، تکنیکهای فردی مانند اسفوماتو، کیاروسکورو و موارد مشابه توضیح داده میشوند و با بازسازیهایی از دستان هنرمندان فعال در این فرآیندها همراه هستند.
بهطور طبیعی، مستند لئوناردو داوینچی در تلاش برای درک شخصیت داوینچی از منظر بیوگرافی کمتر جذاب و کمتر متقاعدکننده است. حدود نیمدوجین تاریخنگار درباره داوینچی در مستند حضور دارند که در برخی زمینهها اتفاقنظر دارند — مانند پذیرش همجنسگرایی او، اگرچه جزئیات مربوط به روابط او با افرادی مانند دستیار قدیمی و احتمالاً معشوقهاش سالای (Salaì) کم است — اما این موضوعات بیشتر در حد گمانهزنی و سطحی باقی میمانند.
دو ساعت اول مستند بیشتر روی این جنبه متمرکز است که برای من جذابیت کمتری داشت. دو ساعت دوم اما به نابغهای میپردازد که نخهای آثارش را به هم گره میزند و این بخش با کارآمدی بیشتری ارائه شده است.
حداقل بنجامین فرانکلین (که به نظر میرسد بر اساس رویکردهای برنز به هر دو شخصیت، احتمالاً با داوینچی رابطه خوبی میداشت) بهاندازه کافی درباره خودش نوشته است تا کلمات خودش بر روایتسازیهای خشک تاریخنگاران غلبه کنند. اما در اینجا، بار زیادی بر دوش کیت دیوید، گوینده اصلی، و آدریانو جیانینی، بازیگری که افکار منتسب به داوینچی را صداگذاری میکند، قرار دارد.
و چرا کیت دیوید — که در مستندهایی مانند Jazz و The War حضور داشته — باید یک مستند درباره لئوناردو داوینچی را روایت کند؟ من گفتم این مستند تا حدی با آثار قبلی کن برنز، سارا برنز و مکماهون متفاوت است، اما نگفتم کاملاً جدید است!