نقد فیلم و سریالفیلم و سریال

نقد فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning؛ خداخافطی با ماموریت‌های غیر ممکن

در همان دقایق ابتدایی فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning، جمله‌ای درباره‌ی اتان هانت شنیده می‌شود:
«تو هیچ‌وقت از دستورات پیروی نکردی، اما هیچ‌وقت هم ما رو ناامید نکردی.»

این جمله نه‌تنها توصیفی دقیق از شخصیت هانت است، بلکه بازتابی از حضور سی‌ساله‌ی تام کروز در این مجموعه نیز به‌شمار می‌آید. با نقد فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning همراه باشید.

نقد فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning

تام کروز، علیه جریان سینمای مدرن

در زمانی که سینمای اکشن به شکل فزاینده‌ای به جلوه‌های ویژه‌ی دیجیتال وابسته شده، کروز راهی کاملاً متفاوت را در پیش گرفته است.
او بارها جان خود را به خطر انداخته تا لحظاتی واقعی و مهیج خلق کند.

از آویزان شدن از هواپیما در Rogue Nation گرفته تا بالا رفتن از برج خلیفه در Ghost Protocol و هدایت هلیکوپتر در Fallout، همه گواه این رویکرد متفاوت‌اند. در عصر بدلکاری دیجیتال، کروز به‌ندرت از قواعد مرسوم تبعیت کرده است.

نقد فیلم Thunderbolts 

حساب‌رسی نهایی یا خداحافظی نهایی؟

عنوان فیلم یعنی The Final Reckoning، به‌نوعی نوید یک پایان احتمالی برای شخصیت اتان هانت یا حتی خود کروز را می‌دهد.
البته این نخستین باری نیست که چنین حسی به مخاطب القا می‌شود.

اما این بار، فیلم با مدت‌زمان نزدیک به سه ساعت، نه‌تنها بلندترین، بلکه اغراق‌آمیزترین و بزرگ‌ترین قسمت مجموعه است. فیلمی که به‌جای تمرکز صرف بر روایت، بیشتر تبدیل به جشنواره‌ای از ارجاعات و خودستایی شده است.

میان اکشن و اغراق؛ کجا ایستاده‌ایم؟

با وجود صحنه‌های هیجان‌انگیز، فیلم در بخش‌هایی از ریتم می‌افتد.
گاهی اکشن برای دقایق طولانی کنار گذاشته می‌شود تا فضا برای گفتگوها و بازگشت‌های احساسی باز شود. این تصمیم در تضاد با هویت اصلی فرنچایزی است که همیشه بر هیجان بی‌وقفه تکیه داشته.

مروری بر گذشته؛ بزرگداشت یک اسطوره

نقد فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning

فیلم با استفاده‌ی مداوم از فلش‌بک‌ها، مونتاژهای سریع و اشاره به قسمت‌های گذشته، بیش از آن‌که یک داستان مستقل ارائه دهد، نوعی دور افتخار برای مجموعه است.
نمایشی از قدرت، سابقه و تأثیرگذاری «مأموریت غیرممکن» از اواسط دهه‌ی ۹۰ تاکنون.

اگر این پایان باشد…

شاید The Final Reckoning به اندازه‌ی برخی قسمت‌های قبلی، منسجم یا بی‌نقص نباشد.
اما اگر واقعاً آخرین مأموریت تام کروز در این فرنچایز باشد، باید گفت او بار دیگر نشان داد که در سخت‌ترین شرایط هم مخاطب را ناامید نمی‌کند.

مأموریتی که همه‌چیز را تغییر می‌دهد

فیلم Mission: Impossible – The Final Reckoning تنها دو ماه پس از وقایع Dead Reckoning آغاز می‌شود؛ جایی که اتان هانت هنوز در تلاش است تا هوش مصنوعی خطرناکی به نام Entity را نابود کند. این هوش مصنوعی کنترل گسترده‌ای بر فناوری جهان به دست آورده و اکنون، اتان کلیدی در اختیار دارد که ممکن است راهی برای توقف آن باشد.

با تنها ۷۲ ساعت فرصت، هانت با یک تصمیم حیاتی روبه‌رو است: یا به این فناوری تن بدهد و بشریت را در بند آن رها کند، یا ریسک نابودی کامل دنیا را به جان بخرد. اما او تنها نیست؛ لوتِر، بنجی، گریس (با بازی هیلی اتول) و چند متحد قدیمی در کنارش هستند.

یک خداحافظی باشکوه

فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning

فیلم با حس و حال پایان‌بندی برای فرنچایز همراه است. The Final Reckoning با اشاراتی هوشمندانه به قسمت‌های پیشین، فضایی از نوستالژی و ارجاع را می‌سازد که برای طرفداران وفادار مأموریت غیرممکن، جذابیت زیادی دارد.

برخی از معماهای قدیمی پاسخ داده می‌شوند، شخصیت‌هایی از گذشته بازمی‌گردند و حلقه‌هایی از داستان به هم متصل می‌گردند. این مجموعه به وضوح در حال مرور خاطرات خود است؛ گویی که تماشاگر را برای خداحافظی آماده می‌کند.

جایی میان اکشن و گفت‌وگوهای فلسفی

در کنار سکانس‌های اکشن پرانرژی، فیلم زمان قابل‌توجهی را به گفتگوهای طولانی درباره اهمیت اتان هانت در دنیای معاصر اختصاص داده است. این گفتگوها گاه بیش از حد اغراق‌آمیز هستند و از ریتم پرشتاب فیلم فاصله می‌گیرند.

برای برخی، این تأملات عمیق درباره گذشته می‌تواند دلنشین باشد، اما برای دیگران که انتظار یک فیلم اکشن بدون وقفه را دارند، ممکن است کش‌دار به نظر برسد.

۱۰ پایان برتر فیلم‌های مارول

فلسفه‌ای در دل هیجان

بررسی فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning

فیلمنامه که توسط کریستوفر مک‌کوری و اریک جندرسن نوشته شده، تأکیدی دارد بر ایده‌ی ساده اما مؤثر: «ما راهش رو پیدا می‌کنیم». این خوش‌بینی مداوم، حتی در لحظاتی که قهرمانان با تهدید بمب هسته‌ای مواجه هستند، لحنی متفاوت و امیدوارانه به فیلم بخشیده است.

در جهانی که سینمای اکشن اغلب به نمایش نابودی و آشوب محدود می‌شود، چنین دیدگاهی نوآورانه و حتی الهام‌بخش به‌نظر می‌رسد.

تام کروز؛ مأمور آخرالزمان

در سطحی دیگر، فیلم پاسخی غیرمستقیم به دغدغه‌های شخصی تام کروز در مورد سینمای امروز است. کروز که به بدلکاری واقعی پایبند است و از CGI فاصله می‌گیرد، در این فیلم هم خود را در جهانی «آنالوگ» قرار داده است؛ جایی که تکنولوژی به حاشیه می‌رود و اعتماد میان افراد به محور اصلی روایت تبدیل می‌شود.

The Final Reckoning با تکیه بر مهارت‌های انسانی، تصمیم‌گیری اخلاقی و همکاری تیمی، بستری مناسب برای خداحافظی با یکی از نمادهای اکشن معاصر فراهم می‌سازد.

Mission: Impossible – The Final Reckoning نه‌تنها یکی از جاه‌طلبانه‌ترین قسمت‌های مجموعه است، بلکه نوعی بازنگری فلسفی در معنای قهرمان بودن نیز به‌شمار می‌آید.
اگر این واقعاً آخرین حضور تام کروز در نقش اتان هانت باشد، باید گفت که او مأموریتش را با افتخار به پایان رسانده است.

چرا Final Reckoning ثابت می‌کند که Mission: Impossible یکی از بهترین سری‌های اکشن است

نقد فیلم Mission: Impossible The Final Reckoning

با وجود اینکه Final Reckoning مثل برخی قسمت‌های قبلی به صورت پیوسته روی اکشن تمرکز ندارد، اما وقتی صحنه‌ای اکشن رخ می‌دهد، کاملاً باور نکردنی است. کریستوفر مک‌کوری، کارگردان این فیلم برای چهارمین بار، مهارت خود را در افزایش تدریجی تنش و به اوج رساندن آن نشان می‌دهد؛ تا جایی که مخاطب نفس‌نفس‌زنان و درگیر صحنه‌ها می‌شود.

با وجود اینکه اکنون هشت فیلم از این سری ساخته شده و ما می‌دانیم اتان هانت معمولاً از این موقعیت‌ها سالم بیرون می‌آید، اما صحنه‌های اکشن همچنان هیجان‌انگیز و نفس‌گیر باقی می‌مانند.


صحنه‌ی بی‌نظیر زیرآب؛ اوج تنش فیلم

بخش قابل توجهی از فیلم به یک سکانس خارق‌العاده زیرآب ختم می‌شود که مک‌کوری به خوبی آن را آماده می‌کند. با وجود اینکه بخش اعظم فیلم به شرح مأموریت اتان و چگونگی انجام آن اختصاص دارد، تنشِ کم‌کم افزایش‌یافته سرانجام در لحظه‌ی عمل منفجر می‌شود.

در کنار این، سکانس مشهور هواپیما که تام کروز در آن بدلکاری‌های شگفت‌انگیزی انجام داده، یکی از بهترین صحنه‌های سری مأموریت غیرممکن محسوب می‌شود. این سکانس‌ها با وجود سال‌ها تجربه، همچنان مخاطب را نگران می‌کند و از نظر هیجان، نقطه عطفی برای این مجموعه هستند.


بازیگران؛ ستون فقرات موفقیت سری

با وجود تعداد زیاد بازیگران، از جمله بازگشت هنری چرنی، آنجلا باسِت، پم کلمنتیهف و چند چهره جدید مثل هولت مک‌کالانی و نیک آفرمن، فیلم هرگز احساس شلوغی یا پراکندگی نمی‌دهد.

هر شخصیت فرصتی برای درخشش دارد و نقش هر یک در حل معمای اتان هانت به خوبی حس می‌شود. این فیلم سه ساعته پر از شخصیت‌های جذاب است که هرکدام سهمی در پیشبرد داستان دارند.


نقطه ضعف: شخصیت گابریل و تهدید نه‌چندان ملموس

متأسفانه، شخصیت گابریل با بازی ایسای مورالس که از قسمت قبل به عنوان ضدقهرمان ادامه دارد، نقش قابل‌توجهی ندارد و بیشتر به عنوان دستیار شکست‌خورده‌ی تهدید اصلی، یعنی Entity، ظاهر می‌شود.

در حالی که تهدید Entity بسیار بزرگ است، گابریل به چشم یک تهدید جدی نمی‌آید. همچنین رابطه گذشته‌ی تاریک بین او و اتان در فیلم به شکل قابل قبولی پرداخته نشده است. در مقایسه با شخصیت‌های برجسته‌ی منفی دیگر این سری، مثل سولومون لین و اوون دویان، این شخصیت از پتانسیل لازم برخوردار نیست.


خداحافظی‌ای باشکوه اما پیچیده

اگرچه The Final Reckoning در مواقعی شلوغ و پیچیده به نظر می‌رسد و برخی لحظاتش مضحک می‌نماید، اما به طور کلی خداحافظی باشکوهی با این جهان است.

این فیلم جشن بزرگی برای دستاوردهای این سری است و نمایشی نهایی (ظاهراً) از تام کروز به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های اکشن تاریخ. Mission: Impossible به حق یکی از بهترین فرنچایزهای اکشن است و اگرچه این مأموریت بزرگ‌ترین آن‌ها نیست، ولی یادبودی شایسته از تمام مسیر این مجموعه محسوب می‌شود.

جنبهامتیاز (از 10)توضیح مختصر
بازیگری8.5حضور قوی بازیگران اصلی و جدید
اکشن و بدلکاری9.5صحنه‌های هیجان‌انگیز و نفس‌گیر
فیلمنامه و داستان7پیچیدگی و گاهی پراکندگی داستان
جلوه‌های ویژه7.5کمتر متکی بر CGI، جلوه‌های واقعی‌تر
نوآوری و خلاقیت7استفاده از تکنیک‌های کلاسیک اکشن
کلیت و سرگرم‌کنندگی8طولانی اما جذاب و پر از لحظات نوستالژیک

Solid Snake

سالید اسنیک (Solid Snake) شخصیت اصلی و یکی از مهم‌ترین قهرمان‌های مجموعه بازی‌های Metal Gear است که توسط هیدئو کوجیما خلق شد. او یک سرباز افسانه‌ای و مامور عملیات مخفی است که در بیشتر بازی‌ها وظیفه دارد وارد پایگاه‌های دشمن شود، سلاح‌های هسته‌ای یا ماشین‌های جنگی غول‌پیکر به نام Metal Gear را نابود کند و جلوی تهدیدهای جهانی را بگیرد. چند نکته مهم درباره‌ سالید اسنیک: نام واقعی‌: دیوید (David) سازنده‌: کلون ژنتیکی بیگ باس (Big Boss)، یکی از بزرگ‌ترین سربازان تاریخ در داستان بازی. ویژگی‌ها: مهارت فوق‌العاده در مخفی‌کاری، تیراندازی، بقا و استفاده از تجهیزات. شخصیت: کم‌حرف، خونسرد، ولی بسیار هوشمند و با اراده. اولین حضور: بازی Metal Gear (سال 1987) معروف‌ترین حضور: Metal Gear Solid (سال 1998 به بعد) که باعث شهرت جهانی او شد. اگر بخواهیم ساده بگوییم، سالید اسنیک ترکیبی از جیمز باند، رامبو و یک نینجای مدرن است. با این تفاوت که همیشه در سایه حرکت می‌کند و کارش نجات جهان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا