نقد سریال The Agency
سریال «آژانس» از Paramount+ آن اکشن جاسوسی که طرفداران «ماموریت غیرممکن» یا جیمز باند انتظار دارند را ندارد، اما دو اپیزودی که برای منتقدین ارسال شده بود، به لطف دیالوگهای تیز، گروه بازیگران فوقالعاده و فیلمسازی قوی، واقعاً جذاب بودند. با نقد سریال The Agency همراه جوی استیک باشید.
نقد سریال The Agency
در دورانی که آثار سرگرمکننده و گستردهای مثل «The Night Agent» (که خودش هم ارزش خاصی دارد) عرضه میشوند، دیدن اثری که بیشتر از جان لوکاره الهام گرفته تا ایتن هانت، هیجانانگیز است. روشن است که این رویکرد فکری استعدادهای بزرگی را جذب کرده است. اگر این یک فیلم فصل جوایز بود، فقط به خاطر سابقهاش، قطعاً در بحثهای اسکار نقش مهمی ایفا میکرد. این که چنین اثری در یک سرویس استریم که اکثر مردم ندارند گم میشود، چه چیزی در مورد وضعیت فعلی میگوید؟ شاید لازم باشد کسی به صورت مخفیانه این موضوع را بررسی کند!
«آژانس» بر اساس سریالی فرانسوی به نام «The Bureau» ساخته شده است که گفته میشود از مکالمات واقعی با مأموران مخفی الهام گرفته شده. این سریال داستان افرادی را روایت میکند که آنقدر عمیق در خطوط دشمن نفوذ کردهاند که حتی نام واقعی شخصیت اصلی را نمیدانیم. مأمور سیا با نام مستعار «مارتیان» (مایکل فاسبندر) بهطور غیرمنتظرهای از مأموریت فعلیاش، که شش سال در آدیس آبابا بوده و در این مدت با زنی به نام «سامی» (جودی ترنر-اسمیت) رابطهای عاشقانه داشته، فراخوانده میشود.
وقتی به لندن بازمیگردد، مجبور است از مرحلهای به نام «قفل هوایی» عبور کند تا به زندگی عادی بازگردد. اما همه چیز در زندگی جدیدش مشکوک به نظر میرسد؛ از جمله این که آپارتمانش کاملاً شنود شده است. چرا او اینقدر سریع فراخوانده شد؟ و آیا این مسئله به موضوع فوری دیگر یعنی دستگیری مأموری به نام «کایوت» ارتباط دارد؟
مشخص میشود که «کایوت» یک راز خطرناک داشت: او یک الکلی در حال بهبودی بود. هرچند این مبارزه شخصی قابل احترام است، اما برای یک جاسوس میتواند نقطهضعف بزرگی باشد، اگر دشمن از این موضوع آگاه شده و او را مجبور به مصرف الکل کند. هرچه غیبت «کایوت» طولانیتر میشود، نگرانی سیا بیشتر میشود که شاید یک بطری ودکا باعث شده او اطلاعات مهمی درباره دیگر مأموران مخفی فاش کند.
این وضعیت، «مارتیان» را به یک آژانس کاملاً آشفته بازمیگرداند، که باعث میشود وضعیت مشکوک خودش فعلاً نادیده گرفته شود. یا شاید نه؟ آیا این دو مسئله به هم مرتبطاند؟ چرا او درباره دوران حضورش در اتیوپی حتی با مسئولش، «نائومی» (کاترین واترستون)، اینقدر مرموز است؟ و آیا ممکن است «سامی» نیز رازهایی داشته باشد؟ حضور ناگهانی او در لندن به نظر میرسد این گمانه را تأیید کند.
تحلیل و کاوش در پیچوخمهای داستان «آژانس» با یکی از بهترین گروه بازیگران سال همراه است. مایکل فاسبندر عالی ظاهر میشود؛ ابتدا شخصیتی حسابشده و مشابه نقش برجستهاش در «قاتل» سال گذشته را به تصویر میکشد، اما خیلی زود این شخصیت را به شکلی متفاوت و خاص تعریف میکند. جودی ترنر-اسمیت نیز با اجرای مرموز خود میدرخشد.
در محیط اداری، تماشای جفری رایت همیشه عالی است، درحالیکه با رئیسش (با بازی ریچارد گیر در نقشی کاملاً عصبانی) مقابله میکند. در همین حین، هریت سنسوم هریس که بهطور فوقالعاده انتخاب شده، به عنوان پزشکی وارد ماجرا میشود که برای بررسی سطحی این اساتید فریب ارسال شده است. جان ماگارو با نقشی بهطور فزاینده جذاب، به عنوان مسئول دیگری که تلاش میکند سرنخها را به هم وصل کند، بیشترین تأثیر را دارد.
در کنار داستان جاسوس کهنهکار و همکاران باسابقهاش، «آژانس» همچنین مسیر یک مأمور تازهکار به نام «دنی» (ساورا لایتفوت-لئون) را دنبال میکند که برای اولین مأموریت خود راهی میشود.