نقد سریال The Pitt

با نقد سریال The Pitt همراه باشید اما باید بگویم که واقعاً چیزی جالب برای گفتن درباره درام پزشکی جدید HBO به نام The Pitt ندارم. این سریال جدید که یکی دیگر از مجموعههای طولانی درامهای پزشکی درباره یک اورژانس شلوغ و کمکارمند است، با بازی نوآ وایل داستان یک روز از زندگی یک مرکز ترومای پیتسبورگ را روایت میکند. این سریال اوایل سال و زمانی پخش میشود که همه هنوز از تماشای بیش از حد فیلمهای کریسمس خسته هستند و متأسفانه چیز زیادی برای جذب مخاطب در این حال و هوای کسل و بعد از جشن ندارد. نقد فیلم و سریال های روز را در جوی استیک بخوانید.
نقد سریال The Pitt
کاملاً قابل درک است که چرا ورثه مایکل کرایتون به دلیل نقض قرارداد از The Pitt شکایت کردهاند و ادعا میکنند که این سریال صرفاً نسخهای از ER است که با یک لباس پنگوئنها (تیم هاکی پیتسبورگ) پوشانده شده تا شباهتش پنهان شود. همانطور که خلق یک سریال پلیسی برجسته در میان انبوهی از سریالهای مشابه دشوار است، ارائه یک درام پزشکی متفاوت نیز چالشبرانگیز است. هیچ چیز نشان نمیدهد که The Pitt چیزی غیر از ER با نامی جدید باشد. ترکیب همیشگی از پروندههای اورژانسی با درامهای شخصی، شباهتی تقریباً دقیق به آن سریال محبوب و قدیمی دارد، و حضور نوآ وایل در نقش پزشک سرپرست که بر همه نظارت میکند، کمکی به متمایز کردن سریال نمیکند.

«The Pitt» نام خود را تداعی نمیکند.
بخشی از این بحران هویتی را به این واقعیت نسبت میدهم که با وجود اشارههای فراوان به نام، حتی یک لحظه هم باور نکردم که این سریال در پیتسبورگ رخ میدهد. آیا این انتقادی بیش از حد خاص و جزئی نسبت به سریالی است که کاملاً در یک استودیو در لسآنجلس فیلمبرداری شده؟ شاید، اما پس از بیستوشش سال زندگی در این منطقه و داشتن مادری که حتی بیشتر از این مدت بهعنوان پرستار در دو بیمارستان بزرگ شهر کار کرده، نمیتوان اغراق کرد که The Pitt چقدر با واقعیت فاصله دارد.
با همه گلایههایی که دارم، باید بگویم پیتسبورگ شهری است با فرهنگی بسیار خاص و محلی که هرکسی کوچکترین شناختی از آن داشته باشد، میتواند نشانههای متمایزش را از فرسنگها دورتر تشخیص دهد. از نحوه صحبت کردن ما گرفته تا غذاهای عجیبمان و تعصب دیوانهوارمان به هر سه تیم ورزشی شهر، مردم این شهر بههیچوجه شبیه افرادی نیستند که بتوان آنها را بهسادگی در قالب هر شهر بزرگ دیگری در آمریکا نشان داد، کاری که هالیوود معمولاً انجام میدهد.

نقد فیلم Den of Thieves 2: Pantera
ما جای عجیبی هستیم، و خودم هم بهخوبی این را میدانم. (جورج ای. رومرو هم قطعاً به این واقعیت آگاه بود.) گرفتن این حس و حال خاص کار سختی است، اما وقتی برایش تلاش کنید، نتیجه میدهد؛ نه فقط برای ما که روی کاناپههایمان در مناطقی مثل Mount Lebanon یا Shadyside نشستهایم. جزئیات خاص چیزی است که یک داستان را موفق میکند—به مردم چیزی منحصربهفرد بدهید که بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، و خواهید دید که مخاطبان بسیار بیشتر به داستان وابسته میشوند تا اینکه فقط یک شخصیت معمولی و ساده به آنها ارائه شود.
نمیتوانید به من بگویید که HBO توانایی نداشت حداقل چند تیشرت Steelers به افراد بپوشاند تا به سریال بیشتر از این انرژی بدهد که صرفاً “یک درام پزشکی دیگر در بازار” باشد.
هیچ شخصیتی در «The Pitt» آنقدر جذاب نیست که شما را به تماشای ادامه سریال ترغیب کند.
این جزئیات خاص نمیتوانست به شخصیتهای سطحی و کمعمقی که The Pitt به ما ارائه میدهد، کمکی کند. در حالی که دکتر رابی (با بازی نوآ وایل) پزشک سرپرست اورژانس است، بیشتر وقت ما با رزیدنتهای او سپری میشود که عمدتاً کنترل بخش را در دست دارند. این گروه ترکیبی سالم از رزیدنتهای ارشد—دانشجویان پزشکی در سال آخر قبل از دریافت مدرک MS یا MD—و چهرههای تازه فارغالتحصیل از دانشکده پزشکی است، از جمله یک نابغه بیستساله و دختری که پدرش یکی از بهترین جراحان بیمارستان است.
این ترکیب میتوانست تغییری تازه نسبت به سریالهایی مانند Chicago Med یا Grey’s Anatomy باشد… به جز اینکه این شخصیتها اساساً مانند عروسکهای مقوایی هستند، با یک ویژگی شخصیتی مشخص که بهسرعت به چیزی اعصابخردکن تبدیل میشود.
شخصیت سانتوس با بازی ایسا بریونز جایی است که اوضاع بهطور ویژهای سخت میشود، زیرا چیزی جز حس طعنه و انرژی منفی از خود نشان نمیدهد—حسی که معمولاً متعلق به دخترانی است که صرفاً به خاطر نداشتن علاقه واقعی به رشته دیگری، پرستاری را انتخاب کردهاند. حالا این را با شخصیت دانشجوی نابغهای که اضطراب تمام وجودش را فرا گرفته (با بازی شبانه عزیز) ترکیب کنید و همچنین ویتاکر با بازی جرن هاول، که آنقدر مجبور به عوض کردن لباسهایش میشود که این کار به یک شوخی شبیه فیلمهای چارلی چاپلین تبدیل میشود. نتیجه این میشود که The Pitt بیشتر شبیه به یک کمدی بیسر و ته به نظر میرسد تا یک درام درستوحسابی.

تیلور دیردن تنها نقطه قوت The Pitt است.
تنها استثنای مشکلات شخصیتی The Pitt، شخصیت دکتر کینگ با بازی تیلور دیرن است، یک رزیدنت ارشد که تازه از دوره کاری خود در بیمارستان VA محلی بازگشته است. شاید این تنها تصویری واقعی از یک فرد مبتلا به اوتیسم (و آن هم یک زن اوتیستیک) باشد که تاکنون در تلویزیون دیدهام. دیرن با دقتی خاص تمام تصورات غلطی را که سریال The Good Doctor طی سالها ایجاد کرده بود، از بین میبرد. در میان شخصیتهایی که بیشتر شبیه کاریکاتورهای سطحی هستند، دیرن با رویکردی نرم و بدون اغراق، تلاشهای مکرر کینگ برای آرام کردن خود در محیطی شلوغ را به تصویر میکشد—محیطی که حتی برای افراد نوروتایپیکال نیز استرسزا است، چه برسد به یک فرد نورودایورجنت که مغزش کمتر با ورودیهای حسی شدید سازگار است.
متأسفانه، دکتر کینگ با بازی دیرن همچون نوری در میان یک تاریکی عمیق و کسالتبار در طی پانزده قسمت سریال است. The Pitt سریالی نیست که بخواهید با آن وارد سال جدید شوید—بیرحم و نامهربان است و چیز زیادی برای ارائه در بخش اورژانس ندارد. آیا هیچکدام از دهها فاجعهای که به درهای اورژانس وارد میشود، به نتیجهای معنادار ختم میشود؟ نمیتوانم با اطمینان بگویم، زیرا HBO پنج قسمت پایانی سریال را پخش نکرد و آن را با یک نقطه اوج ناتمام رها کرد که احتمالاً باید تأثیر بسیار بیشتری میگذاشت، اما اینطور نشد.
اگر بخواهد به چیزی ارزش داده شود، The Pitt بهنظر میرسد بیشتر مناسب مدل بینگ (تماشای یکباره تمام قسمتها) است تا برنامهریزی پخش هفتگی که HBO به آن افتخار میکند. پانزده قسمت در طول چند روز (که من اینطور تماشا کردم، بهجز پنج قسمت آخر) به مراتب قابل تحملتر از این است که هر هفته منتظر بمانید برای حل و فصلهای جزئی و درامهای سطحی بیشتر… بهویژه وقتی تمام پانزده فصل ER در همان پلتفرم در دسترس است.