نقد فیلم The Substance
تکاندهنده و تاثیرگذار، به طرز عجیبی عجیبوغریب و به شکلی غیرمنتظره سرگرمکننده، فیلم «The Substance» یک اثر ترسناک فمینیستی در ژانر بدنهراسی است که باید در سینماهای سراسر جهان نمایش داده شود. منظورم این نیست که این فیلم یک اثر شیک و تاریک از نوع فیلمهای دیوید کراننبرگ است یا یک کنجکاوی پستمدرن و ناهمگون مانند «Titane». کورالی فارژا، نویسنده و کارگردان این اثر، صدایی منحصربهفرد و جسورانه دارد که مستقیم و واضح با مخاطب صحبت میکند، در دسترس اما به شکلی هیجانانگیز افراطی است. او از بسیاری از اغراقهای پرزرقوبرقی که امروزه به تعریف ژانر ترسناک در سالنهای بزرگ سینما تبدیل شده است، الهام میگیرد. اما برخلاف ۹۰ درصد از این فیلمها، «The Substance» اثری از یک فیلمساز با چشماندازی روشن است. او چیزی اولیه و بنیادین برای گفتن دارد. با نقد فیلم The Substance همراه جوی استیک باشید.
نقد فیلم The Substance
فیلم «The Substance» داستان یک بازیگر مسن هالیوود به نام الیزابت اسپارکل (با بازی دمی مور) را روایت میکند که اکنون به یک میزبان برنامههای ورزشی و ایروبیک تبدیل شده است. او به دلیل “زیادی مسن بودن” از یک شبکه تلویزیونی اخراج میشود. در اوج ناامیدی و خشم، او با شمارهای تماس میگیرد که بهصورت ناشناس به او داده شده بود و به یک برنامه ترسناک علمی-تخیلی برای بهبود بدن با نام The Substance متصل میشود.
در این برنامه، تجهیزات پزشکی مختلفی در کیسههای پلاستیکی (مانند سرنگها، لولهها، مایعی سبزرنگ و فسفری، و یک غذای تزریقی سفید و چسبناک) به او داده میشود و به او درباره پروتکلهای مربوط به نسخه جدید خودش توضیح میدهند. اما هشدار میدهند که این نسخه جدید، همان نسخه قدیمی او نیز خواهد بود. دستورالعملها میگویند: “شما دو نفر یکی هستید.”
این جمله پرابهام است و میتواند معنای چندگانهای داشته باشد. شاید به ادغام جسم و ذهن او اشاره دارد، یا اینکه او باید برای بازگشت به جوانی خود با نسخه قبلیاش روبرو شود. یا شاید به یک تضاد وحشتناک میان خود واقعی او و نسخه اصلاحشدهای که این برنامه خلق میکند، اشاره دارد. این جمله اساس دلهره فیلم را شکل میدهد، جایی که مرز میان هویت واقعی و ساختگی از بین میرود.
این جمله به معنای آن است که پس از تزریق مواد، الیزابت روی کف حمام بیهوش میشود، پوستش از امتداد ستون فقرات باز میشود و مانند صحنههای فیلم «تهاجم ربایندگان جسم» (Invasion of the Body Snatchers)، نسخه جدید او از بدنش بیرون میآید: یک نمونه “کامل” از زنی جوان، پرانرژی، جذاب و شاداب که نقش او را مارگارت کوالی بازی میکند.
شرط این است: این جایگزین جوان که نامش سو است، میتواند برای یک هفته به دنیا برود و همه چیز را در دست بگیرد. و همین کار را هم میکند، تا جایی که یک برنامه ورزشی جدید به نام “Pump It Up with Sue” دریافت میکند. ستارهای متولد میشود. اما پس از یک هفته، سو باید به خواب زمستانی برود تا الیزابت، با همان ظاهر و بدن قدیمیاش، دوباره فعال شود.
این دو شخصیت بهصورت متناوب جای یکدیگر را میگیرند و به یکدیگر غذا میدهند تا الیزابت بتواند هر دو هفته یکبار “سو” باشد. این داستان شبیه بازگویی مدرن و کابوسگونه داستان «دکتر جکیل و آقای هاید» است، اما اینبار در زمینه فرهنگ چندین میلیارد دلاری تغییرات زیبایی و اصلاحات بدنی.
فیلم به شکلی تکاندهنده به وسواس جامعه مدرن درباره جوانی و زیبایی میپردازد و مرزهای هویت و انسانیت را به چالش میکشد.
کورالی فارژا، که پیش از این فیلم «انتقام» (Revenge) را در سال ۲۰۱۷ ساخته است، سبکی منحصربهفرد و شگفتانگیز دارد که میتوان آن را ترکیبی از کارتون گرایندهاوس و کوبریک توصیف کرد. سبکی که گویی «پرتقال کوکی» را با زیباییشناسی پرجنبوجوش یک تبلیغ تلویزیونی پیشرفته در هم آمیخته است.
فارژا به استفاده از کلوزآپهای شدید علاقه دارد (از اعضای بدن، ماشینها، غذا خوردن، بوسیدن)، همراه با صداهایی که این تصاویر را تکمیل میکنند. او همچنین مانند برایان دی پالما تأثیرات گوناگونی را جذب میکند، هرچند دی پالما خود یکی از منابع الهام او نیز هست.
داستان جکیل و هاید تاکنون دهها بار بازسازی شده است، اما فارژا با جسارت تخیلی خود آن را با «دختران نمایشی» (Showgirls) تلفیق میکند، و حتی این نیز برای او کافی نیست. او بهشدت از لحظه توهمآمیز در «درخشش» (The Shining) الهام گرفته است، جایی که جک تورنس زنی جوان را در وان حمام در آغوش میگیرد، فقط برای اینکه او به پیرزنی شرور و خندهرو تبدیل شود.
علاوه بر این، تصاویر فارژا یادآور هیولاهای منفجرشده با چهرههای پیچیده و زنده در فیلم «موجود» (The Thing) جان کارپنتر، حمام خونین صحنه رقص فیلم «کری» (Carrie)، و ترس ناشی از اعتیاد در فیلم «مرثیهای برای یک رؤیا» (Requiem for a Dream) است.
سبک فارژا ترکیبی خلاقانه و جسورانه است که هم به وحشت بصری و هم به چالشهای روانشناختی عمق میبخشد.
آنچه این فیلم را منحصربهفرد میکند، این است که کورالی فارژا همه این عناصر را با صدای منحصربهفرد و استایل خشن خود ترکیب میکند. او از دیالوگهای مینیمالیستی استفاده میکند که مثل دیالوگهای یک رمان گرافیکی به چشم میآیند و به شدت تأثیرگذارند. علاوه بر این، خشم فمینیستی او نسبت به جهانی که زنان را تحت سلطه تصاویر و کلیشهها قرار داده، به فیلم عمق بیشتری میبخشد.
البته، در ابتدا ممکن است اغراق و سبک پرزرقوبرق فیلم کمی زمان ببرد تا به آن عادت کنید. دنیس کواید در نقش یک مدیر شبکه گستاخ و متکبر بازی میکند که کتوشلوارهای بهشدت تزئینشدهای به تن دارد و تصمیم میگیرد الیزابت را اخراج کند. در یکی از صحنهها که با الیزابت ناهار میخورد، او میگوها را از فاصلهای بسیار نزدیک (گویی چهار اینچ با تماشاگر فاصله دارد) در دهانش فرو میبرد؛ در این لحظه، شما همانقدر که الیزابت میخواهد، احساس انزجار میکنید.
اما فارژا در کار با بازیگران بسیار مهارت دارد. او میداند که جذابیت طبیعی دنیس کواید، حتی وقتی نقش یک آدم زشت و منفور دنیای رسانه را بازی میکند، باعث میشود تماشای او همچنان لذتبخش باشد. این تضاد میان شخصیت کواید و اجرایش، به صحنهها جان میبخشد و تماشاگر را درگیر میکند.
اجرای دمی مور در این فیلم چیزی جز شجاعت خالص نیست. او در واقع نسخهای بسیار انتزاعی از خودش را بازی میکند؛ ستارهای که زمانی در مرکز توجه بود و اکنون بهاندازهای مسن شده که از دیدگاه هالیوود جنسیتزده، دیگر “دورانش گذشته است.” بازی او مملو از خشم، وحشت، ناامیدی و انتقام است و این احساسات بهخوبی در چهره و حرکاتش منعکس میشوند.
فیلم «The Substance» پر از صحنههای برهنگی کامل است، تا جایی که به نظر میرسد این برهنگی در بنیاد زیباییشناسی فیلم، نگاه مردسالارانهای را ایجاد کرده است. اما هدف فیلم، دقیقاً برعکس است؛ این نگاه را تنها برای آن طراحی کرده تا زیر پای تماشاگر را از حس تماشاگری و لذتجویی خالی کند.
مارگارت کوالی نقش سو را با اعتمادبهنفسی مغناطیسی بازی میکند. او شخصیتی را ارائه میدهد که میداند چطور خود را بهعنوان یک “شیء” بستهبندی و عرضه کند، و این بخشی از طراحی طنزآمیز فیلم است. او دقیقاً از قواعدی پیروی میکند که فرهنگ مصرفی دیکته کرده است: «چیزی را به مردم بده که میخواهند.» با این حال، اجرای کوالی با لایهای از رمز و راز همراه است که نشاندهنده استعداد درخشان او است. این فیلم بهخوبی ثابت میکند که او قرار است به یک ستاره بزرگ تبدیل شود.
«The Substance» در نهایت داستان نبردی میان دو نفس است: الیزابت واقعی و نسخه بهبودیافته او. این دو در جنگی برای تسلط بر یکدیگر هستند که جنبههای روانی و اجتماعی قدرت و هویت را به چالش میکشد.
در داستان، سو و الیزابت قرار است رفقا و همراه یکدیگر باشند – در واقع، آنها یک نفر هستند. اما وقتی سو، غرق در لذت بودن خودش، زمان بیشتری از یک هفته را سپری میکند و مجبور میشود برای ادامه دادن از سوخت حیاتی بیشتری که الیزابت تأمین میکند، تغذیه کند، او عملاً انرژی زندگی را از الیزابت میگیرد.
این کار هزینهای سنگین برای الیزابت دارد: بخشهای بدن او شروع به پیر شدن میکنند. استعارههای فیلم بهشکلی زنده و ارگانیک به نمایش درمیآیند. در دنیای ما، شما میتوانید از طریق بهبودهای جسمی به یک «نسخه جدید» از خودتان دست پیدا کنید، اما فیلم میگوید که در این فرآیند، شما تبدیل به یک انگل میشوید که از نسخه قدیمی خود – و شاید از خود واقعیتان – تغذیه میکند.
و پیام مهم فیلم این است: شما فقط مقدار محدودی از “خودتان” دارید. هرگونه تغییری، چیزی را از هویت و وجود اصلیتان میگیرد، و شاید در نهایت این شما باشید که بهای آن را با از دست دادن خود واقعیتان میپردازید.
«The Substance» واقعاً از فیلم «دختران نمایشی» (Showgirls) و تاریخچه درامهای پرتنش هالیوودی الهام گرفته است. این فیلم با جاهطلبی حیرتآورش، که در قالبی حسی و بصری ارائه میشود، مرزهای ژانر را گسترش میدهد. هرچند با مدتزمان ۱۴۰ دقیقهای، میتوانست بهراحتی ۲۰ دقیقه کوتاهتر باشد.
اما در بخش پایانی، فیلم از تعامل نسبتاً کنترلشدهاش با ژانر وحشت بدنمحور عبور میکند و به اوجی شدید و کاتارسیسوار میرسد. در این نقطه، سو بیشتر انرژی زندگی را از الیزابت گرفته است، و این باعث شده که الیزابت به موجودی پیر و فرسوده تبدیل شود، بهطوریکه در مقایسه با او، پیرزن وان حمام در فیلم «درخشش» شبیه گریس کلی به نظر میرسد!
اما این تازه آغاز کار فارژا است. سکانس اوج فیلم در هنگام ضبط ویژهبرنامه سال نو شبکه اتفاق میافتد، برنامهای که سو برای اجرای آن انتخاب شده است. آنچه در اینجا رخ میدهد، چیزی است که باید تماشا کنید تا باور کنید. حتی اگر تمام سال فیلمهای ترسناک دیده باشید، «The Substance» از آن فیلمهای نادری است که یک هیولای واقعی ارائه میدهد؛ نه فقط یک توده گوشت دفرمه، بلکه انحرافی از روح.
فیلم در نهایت میگوید: این همان چیزی است که ما سرکوب میکنیم. این همان چیزی است که داریم با خودمان انجام میدهیم. استعارهای تکاندهنده از وسواس جامعه با جوانی، زیبایی، و فشار بیپایان برای رسیدن به کمال فیزیکی، که به قیمت از دست دادن هویت و انسانیت تمام میشود.