نقد فیلم والاس و گرومیت: انتقام پرندگان
نقد فیلم والاس و گرومیت: انتقام پرندگان همراه باشید. کمتر آیکون انیمیشنی را میتوان یافت که بهاندازه والاس و گرومیت جذابیت جهانی داشته باشد. این شخصیتهای دوستداشتنی که نمادهای استودیو آردمن انیمیشن هستند، سالهاست که با سری «والاس و گرومیت» در دل مخاطبان جا باز کردهاند. ماجراجوییهای طنزآمیز مخترعی بیخیال و سگ وفادار و ساکتش، دل چندین نسل را برده است؛ چه از طریق انیمیشنهای کوتاه محبوبی مثل «شلوار اشتباهی» و چه فیلمهای سینمایی تحسینشدهای مثل «نفرین خرگوشنما».
والاس و گرومیت: انتقام پرندگان
نقد فیلم والاس و گرومیت: انتقام پرندگان Wallace & Gromit: Vengeance Most Fowl
در طول دوران طولانی و پرافتخار خود، استودیو آردمن با چالشهای زیادی مواجه شده است، از آتشسوزی در تولید گرفته تا کمبود خمیر کلی و درگذشت پیتر سالیس، صداپیشه قدیمی شخصیت والاس. با این حال، آردمن از این مشکلات عبور کرده و حالا نیک پارک، خالق این مجموعه، بار دیگر با فیلم جدید «والاس و گرومیت: انتقام پرندگان» که توسط نتفلیکس تولید شده، این فرنچایز محبوب را بازگردانده است. با وجود اینکه نزدیک به ۲۰ سال از آخرین ماجراجویی بلند آنها گذشته، والاس و گرومیت در «انتقام پرندگان» انگار هیچوقت صحنه را ترک نکردهاند.
نقد فیلم و سریال های روز را در جوی استیک بخوانید.
در این فیلم، والاس (که اکنون با صدای بن وایتهد صحبت میکند) همچنان به عنوان مخترعی خوشنیت اما بیش از حد بلندپرواز به تصویر کشیده میشود. با انباشت صورتحسابها و نگرانی فزاینده گرومیت، بهترین دوستش، که وابستگی والاس به فناوری زیاد شده، او گجت جدید انقلابی به نام “نوربات گنوم هوشمند” (با صدای ریس شیرسمیث) را میسازد؛ یک ربات باغبانی فوقالعاده. اما اوضاع زمانی به هم میریزد که دشمنی پردار از گذشته والاس و گرومیت تصمیم به انتقام میگیرد و میخواهد چیزی را که حق خود میداند، پس بگیرد.
والاس و گرومیت: انتقام پرندگان با گروهی از شخصیتهای همواره دوستداشتنی میدرخشد
تمام شخصیتهای فیلم «والاس و گرومیت: انتقام پرندگان» همچنان سرگرمکننده، خندهدار و دوستداشتنی هستند. بن وایتهد بهعنوان صداپیشه جدید والاس، کاملاً جای خود را پیدا کرده و اجرای او تقریباً از اجرای نمادین پیتر سالیس قابلتمایز نیست. حتی وقتی صداپیشههای حرفهای تلاش میکنند تا تمام جزئیات و لحنهای پیشینیان خود را تقلید کنند، وایتهد بهراحتی جذابیت پرانرژی والاس را با همان حس عشق به پنیر و کراکر به تصویر میکشد.
طرفداران والاس و گرومیت بهخوبی میدانند که هر وقت والاس خرابکاری میکند، گرومیت همیشه برای درست کردن اوضاع آماده است. این سگ وفادار و قابلاعتماد همچنان یکی از بهترین قهرمانان بیکلام تاریخ انیمیشن است. با وجود اینکه حتی یک کلمه هم صحبت نمیکند، هیچ لحظهای نیست که مخاطب نتواند بفهمد در ذهن گرومیت چه میگذرد. همین توانایی، بهتنهایی، موفقیت او را بهعنوان یک شخصیت بیکلام اثبات میکند.
با این حال، ستاره واقعی فیلم «والاس و گرومیت: انتقام پرندگان کسی نیست جز پرنده ماهر در دزدی، فدرز مکگراو. این پنگوئن محبوب که اولین بار در «شلوار اشتباهی» معرفی شد، همچنان یکی از بهیادماندنیترین ضدقهرمانهاست. با طراحی حتی سادهتر از گرومیت، مکگراو با وجود محدودیت در ظاهر، بهشدت جذاب و خندهدار باقی میماند؛ حتی شاید بیشتر از قبل. تصمیم هوشمندانه فیلم برای به تصویر کشیدن او بهعنوان یک شرور ترسناک، ایدهی یک پنگوئن شرور را از همیشه خندهدارتر کرده است.
نقد فیلم یک ناشناخته کامل A Complete Unknown
تنها شخصیتی که کمی در موردش دودل هستم، عضو جدید گروه، نوربات گنوم هوشمند است. نوربات لحظات برجستهای دارد و چند خندهی خوب هم به مخاطب هدیه میدهد، اما راستش را بخواهید، این کوچولو ترسناک است! این موضوع برای آردمن جدید نیست، چون این استودیو به داشتن تصاویر ترسناک در فیلمها و انیمیشنهای کوتاهش مشهور است (آن سگ رباتی از «تراش نزدیک» هنوز کابوسهایم را تسخیر میکند). اما اگر نمیخواهید کوچولوهایتان وسط شب از ترس یک گنوم رباتی از خواب بپرند، بهتر است این نکته را در نظر داشته باشید.
داستانسرایی بصری آردمن در «انتقام پرندگان» همچنان حیرتانگیز است
گرومیت و فدرز مکگراو تنها دو نمونه از نقطه قوت اصلی «انتقام پرندگان» هستند: داستانسرایی بصری. این ویژگی همیشه یکی از مهارتهای برجسته آردمن بوده است، چه در پروژههایی مثل «فرار مرغی» و «شان گوسفنده» و چه در این فیلم. بخشهای بزرگی از «انتقام پرندگان» بدون هیچ دیالوگی روایت میشوند و همچنان وضوح و انسجام یک فیلم صامت استادانه را دارند.
فیلمهای صامت افسانهای، مثل آثار چارلی چاپلین یا باستر کیتون، مقایسه مناسبی برای اینجا هستند، زیرا «انتقام پرندگان» یک کمدی تمامعیار است. در مقایسه با آثاری که بیشتر بر روایت پیچیدهای مثل «نفرین خرگوشنما» تکیه دارند، این فیلم بیشتر بر حدس و گمان تماشاگر از طریق بازیهای کلامی و شوخیهای هوشمندانه تمرکز دارد. البته، همه شوخیها تأثیرگذار نیستند، چرا که برخی از آنها بسیار وابسته به فرهنگ بریتانیاست، مثل اشاره به کمدینهای مشهور این کشور، «آنت و دک».
«انتقام پرندگان» بهطور مداوم ادای احترام به تاریخچه «والاس و گرومیت» میکند
«والاس و گرومیت: انتقام پرندگان» ورودی نسبتاً منحصربهفرد در این مجموعه است. بیشتر داستانهای «والاس و گرومیت» بهگونهای هستند که میتوان آنها را بدون نیاز به دیدن آثار قبلی تماشا کرد، اما «انتقام پرندگان» دنبالهای مستقیم برای «شلوار اشتباهی» است. این ویژگی یک شمشیر دولبه است؛ از یک سو، پر از اشارهها و ارجاعاتی است که طرفداران قدیمی عاشق آن خواهند شد، اما از سوی دیگر، گاهی بیش از حد به این خاطرات تکیه میکند. با این حال، حتی اگر قبلاً ماجراجوییهای «والاس و گرومیت» را ندیده باشید، میتوانید از این فیلم بهطور کامل لذت ببرید، هرچند ممکن است حس کنید برخی از شوخیهای درونی را از دست دادهاید.
تم و پیام کلی «انتقام پرندگان» با پیشرفت داستان کمی گیجکننده میشود. فیلم سعی دارد درباره وابستگی انسان به فناوری و پیامدهای منفی آن صحبت کند. این موضوع جذاب و مرتبط با فرهنگ امروز است، اما متأسفانه هرچه پیش میرود، مبهمتر میشود. پیام نهایی بیشتر شبیه این است: «هوش مصنوعی پیشرفته و فناوری مشکلساز است، اما نه همیشه.»
نقد فصل دوم سریال بازی مرکب Squid Game
از نظر فنی، «والاس و گرومیت: انتقام پرندگان» نشان میدهد که استودیو آردمن در اوج تواناییهای خود قرار دارد. سبک بیزمان، انیمیشنهای زیبا و موسیقی بینقص، دومین فیلم بلند «والاس و گرومیت» را به تجربهای لذتبخش از ابتدا تا انتها تبدیل کرده است. این فیلم چرخ را دوباره اختراع نمیکند یا مانند «نفرین خرگوشنما» کاری جسورانه و متفاوت انجام نمیدهد، اما واقعاً هم چنین قصدی ندارد. این یک ماجراجویی ساده و خانوادگی است که بهخوبی عمل میکند و در سادگیاش مؤثر است.