مقاله‌های سینمایی و سریالیفیلم و سریال

روتخر هاور ؛ ستاره بلید رانر

زمانی‌که روتخر هاور، ستاره‌ی فقید هلندی، در اوایل دهه‌ی ۸۰ میلادی وارد سینمای آمریکا شد، با خود عمقی از کاریزما آورد که اغلب بازیگران مشهور هم‌دوره‌اش را تحت‌الشعاع قرار می‌داد.

نقش او در فیلم Nighthawks محصول ۱۹۸۱، در قالب یک تروریست بین‌المللی، نه‌تنها نشان داد که می‌تواند به‌طرز عمیقی ترسناک باشد، بلکه حتی از شخصیت سرد و ساکت کارآگاه نیویورکی با بازی سیلوستر استالونه هم تأثیرگذارتر ظاهر شد.

اما این فیلم Blade Runner محصول ۱۹۸۲ بود که هاور را به جایگاهی افسانه‌ای در تاریخ سینما رساند.

در شاهکار نئونوآر علمی‌تخیلی ریدلی اسکات، هاور بار دیگر نقش “ضدقهرمان” را بازی می‌کند؛ این‌بار در نقش روی بتی، یک رپلیکانت فراری که توسط ریک دکارد (با بازی هریسون فورد) تعقیب می‌شود. اما برخلاف شخصیت‌های منفی مرسوم، بتی به‌دنبال مرگ و نابودی برای سرگرمی نیست. او چهره‌ای تراژیک است، غرق در جست‌وجویی برای درک معنا و انسانیت.

روتخر هاور در فیلم بلید رانر

با افزایش محبوبیت Blade Runner در گذر زمان، قدردانی از بازی سنگین و تأثیرگذار روتخر هاور نیز عمیق‌تر شد—اجرایی که تا همیشه در حافظه‌ی سینما باقی خواهد ماند.

روتخر هاور در Blade Runner ریدلی اسکات حتی از هریسون فورد نیز درخشان‌تر ظاهر می‌شود

در لس‌آنجلس آینده‌نگر سال ۲۰۱۹، ریک دکارد (با بازی هریسون فورد) دوباره به عنوان «بلید رانر» به نیروی پلیس بازمی‌گردد تا گروهی از رپلیکانت‌های نسل Nexus-6 را که توسط روی بتی (با بازی روتخر هاور) رهبری می‌شوند، شناسایی و نابود کند. این رپلیکانت‌ها که توسط Tyrell Corporation ساخته شده‌اند، از بردگی در مستعمره‌های فضایی فرار کرده و به عنوان شهروندانی غیرقانونی روی زمین مخفی شده‌اند. درحالی‌که دکارد یکی‌یکی در جستجوی آن‌هاست، بتی وارد نبردی خشونت‌آمیز می‌شود تا عمر کوتاه خود را تمدید کند.

همانند فیلم Nighthawks، هاور همچنان حضوری پرهیبت و نفس‌گیر دارد. چشمان آبیِ سرد، اندام ورزیده و لباس‌های سایبرپانکی‌اش کاملاً با دنیای تیره‌وتار آینده که اسکات خلق کرده، هماهنگ است. او در اوج وحشت‌انگیزی‌اش، در سکانس نهایی Blade Runner ظاهر می‌شود—جایی‌که در آپارتمانی تاریک، مثل حیوانی رهاشده در تاریکی، به شکار دکارد می‌پردازد. با دست شکسته‌ای که از دیوار عبور می‌دهد، دکارد را به‌راحتی مغلوب کرده و ترس را در وجودش می‌دمد.

اما چیزی که بتی را در ظاهر تهدیدآمیز می‌سازد، در برابر نیاز درونی‌اش برای بقا، رنگ می‌بازد. او فقط یک رپلیکانت سرکش نیست—بلکه موجودی است در جستجوی معنا، زمان، و در نهایت، انسان بودن.

بحث‌های مختلفی درباره‌ی Blade Runner به‌ویژه پس از انتشار آن به‌وجود آمده است، به‌ویژه به‌خاطر نسخه‌های مختلفی که از فیلم منتشر شده‌اند. این نسخه‌ها اثرات متفاوتی بر بازی هریسون فورد در نقش دکارد گذاشته‌اند، مخصوصاً در زمینه‌ی بحث داغی که درباره‌ی انسان بودن یا رپلیکانت بودن او وجود دارد. باوجود تمام این اختلافات، در هر نسخه از Blade Runner، بازی روتخر هاور هرگز تغییر نکرده و همیشه به‌عنوان بهترین بازیگر از میان بازیگران فیلم باقی مانده است. دلیل این امر این است که روی بتی یک ضدقهرمان واقعی نیست.

روتخر هاور

روتخر هاور هیچ‌گاه روی بتی را به‌عنوان یک شخصیت شرور ندید

در طول مأموریت دکارد، مخاطب به‌طور مداوم گمان می‌کند که فراری‌های رپلیکانت تهدیدی برای جامعه به‌شمار می‌روند. رپلیکانت‌های نسل Nexus-6 به‌ویژه عمر کوتاهی دارند تا از تکامل عاطفی آن‌ها جلوگیری شود. وظیفه‌ی اصلی بتی در مستعمره‌های فضایی مدل مبارزه‌ای بود که به‌خاطر قدرت برترش برای برنامه‌ی دفاعی Tyrell Corporation طراحی شده بود. با این حال، زندگی در دنیایی که حقوقی برای رپلیکانت‌ها قائل نیستند، تأثیر روانی زیادی روی بتی گذاشته و او را مجبور می‌کند تا تنها از خشونت برای گسترش عمر کوتاه خود استفاده کند—چیزی که انسان‌ها اغلب آن را به‌عنوان حق مسلم خود در نظر می‌گیرند.

۱۰ پایان برتر فیلم‌های مارول

زمانی که سازنده‌اش، دکتر الیون تایرل (با بازی جو تورکل) به او می‌گوید که باید به زندگی‌اش ارزش بدهد (تنها بعد از این‌که از تمدید عمر او جلوگیری می‌کند)، تصمیم بتی برای قتل سازنده‌اش با بیرون آوردن چشم‌های او بر اساس این واقعیت است که مدیر خودخواه، رپلیکانت را فقط موجودی مصرفی می‌بیند. در واقع، تایرل شرور واقعی داستان است.

روتخر هاور

پاسخ به بزرگ‌ترین سؤال Blade Runner اهمیت چندانی ندارد

همان‌طور که اغلب پیش می‌آید، سوال جذاب‌تر از پاسخ است.

در هر لحظه‌ای که Blade Runner را به یک شاهکار سینمایی تبدیل می‌کند، باید به سکانس نهایی روتخر هاور اشاره کرد که در آن دکارد را در لبه‌ی ساختمان به حالتی وحشت‌زده نگه می‌دارد، درست زمانی که بتی در دقایق آخر عمرش قرار دارد. مونولوگ مشهور «Tears in Rain» او، لحظه‌ای است که تبدیل بتی از یک ضدقهرمان خطرناک به یک جنگجوی تراژیک را به تصویر می‌کشد. او زندگی دکارد را به‌خاطر نیازش به رهایی از گناهانی که تحت کنترل Tyrell Corporation مرتکب شده است، می‌بخشد.

زمانی که Blade Runner منتشر شد، هاور در مصاحبه‌ای نظر خود را درباره‌ی بتی بیان کرد و خشونت‌های او را به‌عنوان نیاز به بیشتر گرفتن از کوتاهی عمر توجیه کرد.

«من فکر نمی‌کنم او یک شرور باشد. چه مشکلی دارد با مردی که—از لحظه‌ای که شروع به تعقیب او می‌کنند، تنها می‌خواهد کمی بیشتر زندگی کند. او کار بد زیادی نکرده است. شما نمی‌بینید که او آسیبی بزند، بعد از آن است که شروع به تعقیب او می‌کنند. او گاهی مجبور است بجنگد چون باید برای بقا مبارزه کند.»

هاور فراتر از متن فیلم Blade Runner رفت و روحی به شخصیت بتی بخشید. از آن زمان به بعد، به ندرت شاهد بازی‌هایی از بازیگران در نقش شرورهایی بوده‌ایم که مخاطب را مجبور می‌کند تا لحظه‌ای توقف کند و واقعیت تراژدی اقدامات آن‌ها را درک کند.

Solid Snake

سالید اسنیک (Solid Snake) شخصیت اصلی و یکی از مهم‌ترین قهرمان‌های مجموعه بازی‌های Metal Gear است که توسط هیدئو کوجیما خلق شد. او یک سرباز افسانه‌ای و مامور عملیات مخفی است که در بیشتر بازی‌ها وظیفه دارد وارد پایگاه‌های دشمن شود، سلاح‌های هسته‌ای یا ماشین‌های جنگی غول‌پیکر به نام Metal Gear را نابود کند و جلوی تهدیدهای جهانی را بگیرد. چند نکته مهم درباره‌ سالید اسنیک: نام واقعی‌: دیوید (David) سازنده‌: کلون ژنتیکی بیگ باس (Big Boss)، یکی از بزرگ‌ترین سربازان تاریخ در داستان بازی. ویژگی‌ها: مهارت فوق‌العاده در مخفی‌کاری، تیراندازی، بقا و استفاده از تجهیزات. شخصیت: کم‌حرف، خونسرد، ولی بسیار هوشمند و با اراده. اولین حضور: بازی Metal Gear (سال 1987) معروف‌ترین حضور: Metal Gear Solid (سال 1998 به بعد) که باعث شهرت جهانی او شد. اگر بخواهیم ساده بگوییم، سالید اسنیک ترکیبی از جیمز باند، رامبو و یک نینجای مدرن است. با این تفاوت که همیشه در سایه حرکت می‌کند و کارش نجات جهان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا