بازی غم انگیر؛ پایان غم انگیز بازی ها و غمگین ترین لحظات بازی ها
بازیهای ویدیویی هم مانند هر سرگرمی دیگری شامل لحظههای غم انگیز متعددی میشوند. حتی یکسری از بازیها واقعا دردناک هستند. ما در این مطلب میخواهیم شما را با بازی هایی که اشک آدمو در میاره آشنا کنیم. البته اکثر این بازی ها به عنوان بازی غم انگیر شناخته نمیشوند، اما شامل غمگین ترین لحظات بازی ها و پایان غم انگیز بازی ها میشوند. پس با جوی استیک همراه باشید تا با غم انگیز ترین بازی های جهان آشنا شوید.
بازی غم انگیر
Before Your Eyes
- سال ۲۰۲۱
حتما شنیدهاید که میگویند درست در لحظه مرگ همه چیز به سرعت از جلوی چشم انسان میگذرد. این اتفاق چیزی است که ما در بازی Before Your Eyes میبینیم. اما چیزی که بازی را جذاب کرده این است که بازیکنان زمانی که پلک میزنند همه چیز دربازی تغییر میکند. هر زمان که پلک میزنید، زمان سپری میشود و شما اتفاقی جدید را مشاهده میکنید. این بازی به تکنولوژی تشخیص حرکت چشم پیشرفته ای مجهز شده که در زمان گفتن داستان از آن استفاده میشود.
شما در این بازی در نقش فردی به نام بنجامین برین قرار میگیرید که دارد به دنیای پس از مرگ میرود. بازیکنان در این بازی با خاطرههای او تعامل میکنند. تکنولوژی ردیابی حرکت چشم هم باعث میشود که در بازی پیشروی کنید. پر واقع پلک زدن اصلیترین راه تعامل بازیکنان در این بازی است. روند داستان سرایی بازی از داستان مرگ فروشنده سال ۱۹۴۹ الهام گرفته شده.
البته گیمرها به جای استفاده از وب کم میتوانند بازی را با ماوس هم دنبال کنند و به جای پلک زدن کلیک کنند.
Shadow of the Colossus
- سال ۲۰۰۵
بازی Shadows of the colossus در حالی که شامل مبارزه با باس های بسیار بزرگ میشود، اما روندی غم انگیز دارد. قهرمان بازی برای رسیدن به هدفی که دارد سختیهای زیاد را تحمل میکند. یکی از غمگین ترین لحظات بازی ها لحظه مرگ اسب قهرمان بازی است. البته یکی از پایان غم انگیز بازی ها را هم در این بازی مشاهده میکنید.
Brothers: A Tale of Two Sons
- سال ۲۰۱۳
دو برادر برای اینکه پدر بیمار خودشان را نشان دهند، یک ماجراجویی بزرگ را شروع میکنند که هر لحظه آن خطرهای مختلفی وجود دارد. بازی شامل هیولاهای مختلف و معماهای مختلف است و کاری میکند که شما به شدت با دو برادر بازی ارتباط برقرار میکنید. البته که اتفاقات دراماتیک مختلفی در بازی رخ میدهد و بازی هم هیچ ترسی که یکسری اتفاقات غیرقابل پیش بینی را نشان دهد. شاید یکی از غم انگیزترین مرگ بازی های ویدیویی را در این بازی شاهد باشیم.
Marvel’s Spider-Man
- سال ۲۰۱۸
یکی از بهترین بازی های ابرقهرمانی که شامل صحنههای اکشن فوق العادهای میشد. البته که از این بازی نمیتوانیم بگوییم که اسپایدر من یک بازی غمنگیز است، اما غمگین ترین لحظات بازی ها را هم در خود قرار داده است. دقیقا همان لحظهای که زنعمو May فوت میکند.
God of War Ragnarök
- سال ۲۰۲۲
بازی god of war ragnarok هم شامل غمگین ترین لحظات بازی ها میشود. صحنهای که اودین Brok را کشت. اتفاقی که تاثیر زیادی روی Sindri گذاشت و حتی فضای بازی را هم تغییر داد. لحظههای پایانی بازی واقعا دردکنار و غمنگیز بود.
Valiant Hearts: The Great War
- سال ۲۰۱۴
یکی از غمگین ترین بازی جهان همین بازی Valiant Hearts: The Great War است. بازیای که یک داستان درام جنگی در زمان جنگ جهانی اول را روایت میکند.
Red Dead Redemption 2
- سال ۲۰۱۸
قطعا مرگ آرتور مرگان پایان غم انگیز بازی ها خواهد بود. به نظر من هنوز صحنهای مانند این صحنه در بازی های ویدیویی ساخته نشده که اینقدر گیمرها را تحت تاثیر قرار دهد.
That Dragon, Cancer
- سال ۲۰۱۶
شاید یکی از بدترین لحظههای دنیا این باشد که متوجه شوید، فرزند شما به سرطان دچار شده است. این اتفاقی است که در بازی That Dragon, Cancer برای Ryan و Amy Green رخ میدهد و متوجه میشوند که فرزندشان Joel به سرطان مبتلا شده است. همان طور که متوجه شدهاید این بازی برای این ساخته نشده که لذت بخش باشد. در این بازی لحظه لحظه این خانواده را تجربه میکنید. لحظههای غم انگیز و لحظههایی که باید تسلیم سرنوشت شوید.
بررسی بازی Farming Simulator 25
Gears of War 3
- سال ۲۰۱۱
شاید باور نکنید اما Gears of War 3 هم شامل غمگین ترین لحظات بازی ها هم میشود. از آنجایی که در Gears of War 2 بسیار درگیر شخصیت های دام و همسرش ماریا شدیم، در Gears of War 3 بالاخره صحنه مرگ دام با یک فداکاری مثال زدنی به تصویر کشیده شد.
Mass Effect 3
- سال ۲۰۱۲
پس از پشت سر گذاشتن قسمتهای اول و دوم، حالا در Mass Effect 3 باید خودمان را با اتفاقات دردناکی آماده کنیم. در حالی که در نسخه سوم برای مبارزه با ریپرها آماده میشویم، اتفاقات دراماتیک زیادی در این بازی رخ میدهد. برخی از قهرمانهای بازی از جمله Mordin را از دست میدهیم.
Metal Gear Solid 3: Snake Eater
- سال ۲۰۰۴
بازی متال گیر سالید ۳ هم از آن بازی های غمنگیز تاریخ نیست. اما باز هم یکی از دردناکترین صحنههای بازیهای ویدیویی را در خود قرار داده است. لحظهای تاریخی در بازیهای ویدیویی؛ لحظهای که اسنیک باید The Boss را که استاد خودش بود را از بین ببرد. این صحنه و اتفاقاتی که باعث رخ دادن چنین اتفاقای میشوند، این بازی را به یک شاهکار تبدیل کرد.
Life is Strange
- سال ۲۰۱۵
در حالی که بازی Life is Strangeبه صورت سریالی راهی بازار شد، داستانی بسیار فوق العاده دارد. سفر در زمان و اتفاقات مختلفی که رخ میدهد این بازی را بسیار منحصر به فرد کرده است. این بازی شامل صحنه های دراماتیک و رابطههای سمی و خانوادههای شکننده میشود. این بازی لایه لایه بازیکنان را در گیر خودش میکند. رابطه بین مکس و کلوئی به خوبی گیمرها را تحت تاثیر قرار میدهد و آخر باید تصمیمی بگیرید که کسی آن را دوست ندارد.
The Last of Us
- سال ۲۰۱۳
دنیای پسا آخرالزمانی که ناتی داگ ساخته، مثال زدنی است. داستان جوئل و الی در آمریکایی از بین رفته فوق العاده روایت میشود. پس از اتفاقاتی که برای دختر جوئل رخ میدهد و پس از ماجراهای هنری و سم و دیوید، جوئل تصمیم میگیرد که از الی مراقبت کند. این بازی هم المانهای ترسناک دارد و هم المانهایی که شما باید کسی که دوستش دارید مراقبت کنید.
The Last of Us 2
- سال ۲۰۲۰
یکی دیگر از غمنگیزترین لحظات بازی ها هم برای The Last of Us 2 است. شاید کسی انتظار نداشت جوئل به راحتی کشته شود. اما این اتفاق رخ داد تا ما حسابی شکه شویم. شاید غم انگیزترین مرگ بازی های ویدیویی برای همین بازی باشد.
The Walking Dead
سال ۲۰۱۲
تنها یک بازی بسیار خوب از سری The Walking Dead ساخته شده و آن هم فصل اول بازی The Walking Dead است که توسط استودیوی Telltale ساخته شد. رابطه شخصیتهای این بازی که لی و کلمنتاین نام داشتند، فوق العاده است و صحنه پایانی بازی همه را شکه کرد.
بررسی بازی The Rise Of The Golden Idol
To The Moon
- سال ۲۰۱۱
به جرات میتوانم بگوییم که غمگین ترین بازی جهان همین بازی to the moon است. یک بازی مستقل بسیار زیبا که به پایان رساندن آن زمان زیادی هم از شما نمیگیرد و خیلی خوب در ذهن شما باقی میماند. داستان بازی دو دانشمند شبیه به فیلم “Eternal Sunshine” را دنبال میکند که خاطراتی جعلی را در ذهن مردی در حال مرگ قرار میدهند تا به او فرصت تجربه رویایی را بدهند که همیشه آرزوی آن را داشت و میخواست با همسر عاطفیاش به اشتراک بگذارد
اما با ورود به عمق گذشته او اوضاع پیچیدهتر میشود. با وجود افزودنیهای علمی-تخیلی، To the Moon داستانی بسیار انسانی دارد که درباره جستوجوی خوشبختی و اینکه چگونه زندگی به ندرت به اندازهای مهربان است که این سفر را آسان کند.